سعدالخیر بن محمد بن سهل بن سعد انصاری بلنسی، مکنی به ابوالحسن. فقیه و محدث قرن پنجم وششم هجری قمری وی مسافرتهای بسیاری کرد و تا چین هم رسید بدین جهت لقب صینی هم به او داده اند. سرانجام دربغداد سکنی گزید و بسال 541 هجری قمری در آنجا درگذشت. (از معجم البلدان) (از اللباب فی تهذیب الانساب)
سعدالخیر بن محمد بن سهل بن سعد انصاری بلنسی، مکنی به ابوالحسن. فقیه و محدث قرن پنجم وششم هجری قمری وی مسافرتهای بسیاری کرد و تا چین هم رسید بدین جهت لقب صینی هم به او داده اند. سرانجام دربغداد سکنی گزید و بسال 541 هجری قمری در آنجا درگذشت. (از معجم البلدان) (از اللباب فی تهذیب الانساب)
علی بن محمد بن احمد مخزومی. رجوع به علی مخزومی در ردیف خود شود، زن نادان ناتجربه کار از خاندان بزرگ. (منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد از لسان) ، ناقه ای که بسبب رزانت و متانت از چیزی نرمد. (منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد) علی بن عطیۀ لخمی. رجوع به ابن زقاق و علی لخمی در ردیف خود شود، نبزیست مردم قزوین را. بمزاح، یک تن قزوینی. (یادداشت مرحوم دهخدا)
علی بن محمد بن احمد مخزومی. رجوع به علی مخزومی در ردیف خود شود، زن نادان ناتجربه کار از خاندان بزرگ. (منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد از لسان) ، ناقه ای که بسبب رزانت و متانت از چیزی نرمد. (منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد) علی بن عطیۀ لخمی. رجوع به ابن زقاق و علی لخمی در ردیف خود شود، نبزیست مردم قزوین را. بمزاح، یک تن قزوینی. (یادداشت مرحوم دهخدا)
قلنسوه است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). اصل آن قلنسوه است که واو را حذف کرده اند زیرا در عربی اسمی نیست که آخر آن حرف علهو ماقبل آن ضمه باشد از اینرو آخر آن را باء ماقبل مکسور قرار دادند و چون قاض گردید. (منتهی الارب)
قلنسوه است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). اصل آن قلنسوه است که واو را حذف کرده اند زیرا در عربی اسمی نیست که آخر آن حرف علهو ماقبل آن ضمه باشد از اینرو آخر آن را باء ماقبل مکسور قرار دادند و چون قاض گردید. (منتهی الارب)