جدول جو
جدول جو

معنی قفاآدم - جستجوی لغت در جدول جو

قفاآدم
(قُ عَ)
نام کوهی است منسوب به آدم ابوالبشر. ملیح هذلی در شعر خود از آن یاد کرده است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قوادم
تصویر قوادم
جمع واژۀ قادمه، قادم، پیشرو، پر دراز از بال مرغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قادم
تصویر قادم
آینده، مسافری که از سفر برگردد، پیشرو
فرهنگ فارسی عمید
(کَ فِ دَ)
نباتی است بقدر ذرعی و برگ آن مستدیر و بقدر برگ مو و بیخ آن خشبی و ظاهر آن ما بین سیاهی و زردی و باطن آن سرخ و تخم آن از تخم کافشه باریکتر و بعضی آن را بهمن سرخ دانسته اند. (از مخزن الادویه). و رجوع به همین کتاب و تحفۀ حکیم مؤمن شود
لغت نامه دهخدا
(قَ نِ)
جمع واژۀ قفندد، به معنی مرد بزرگ الواح. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قفندد شود
لغت نامه دهخدا
(قَ دِ)
جمع واژۀ قادم. رجوع به قادم شود، جمع واژۀ قادمه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بمعنی پر دراز مرغ. (آنندراج). رجوع به قادمه شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
در تداول، آنکه آدمیت ندارد. که داخل آدم نیست. که صاحب ادب و معرفت نیست. که تربیت صحیح نیافته
لغت نامه دهخدا
(دِ مَ)
کوهکی است نزدیک برقانیه و حفیر خالد نزدیک آن است و گفته اند وادی است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
نعت فاعلی از قدوم. از سفر بازآینده. ج، قدم، قدّام. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قفازدن
تصویر قفازدن
پس گردنی زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوادم
تصویر قوادم
جمع قادم، سرها سرها آدمیان، جمع قادمه، پرها دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناآدم
تصویر ناآدم
آنکه آدمیت ندارد
فرهنگ لغت هوشیار
باز گردنده، سال آینده، پیشرو آینده، مسافری که از سفر باز آید، پیشرو، جمع قدم و قدام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قادم
تصویر قادم
((دِ))
آینده، مسافری که از سفر بازآید، پیشرو. (? (قاذورات جمع قاذوره. پلیدی ها، نجاست ها
فرهنگ فارسی معین