جدول جو
جدول جو

معنی قضائی - جستجوی لغت در جدول جو

قضائی
از ریشه پارسی کادیکیک داستانیک دادگذاری منسوب به قضا مربوط به داوری و قضاوت: امور قضائی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قضائیه
تصویر قضائیه
دادگستری
فرهنگ واژه فارسی سره
مونث قضائی کادیکیک داتستانیک دادگذاری مونث قضائی. یا قوه قضائیه. یکی از سه قوه اداره کننده کشور است و شامل کلیه دستگاههای دادگستری است. یا هیئت قضائیه. مجموع قضات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فضائی
تصویر فضائی
اسپاشیک درواییک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرائی
تصویر قرائی
قرائت قرآن قرآن خوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضایی
تصویر قضایی
((قَ))
منسوب به قضا، مربوط به داوری و قضاوت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قضایی
تصویر قضایی
مربوط به قضا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوه قضائیه
تصویر قوه قضائیه
نیروی دادگستری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رای قضائی
تصویر رای قضائی
رای داوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلطه القضائیه
تصویر سلطه القضائیه
توان داد رسی (قوه قضائیه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ششکایت نامه قضائی
تصویر ششکایت نامه قضائی
پشیمار نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکایت قضائی
تصویر شکایت قضائی
پشیماری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوه قضائیه
تصویر قوه قضائیه
در علوم سیاسی از قوای سه گانه که موظف به رسیدگی به دعاوی و حفظ حقوق مردم است و شامل محاکم دادگستری است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوه قضائیه
تصویر قوه قضائیه
نیروی دادرسی (داد دات قانون)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیابت قضائی
تصویر نیابت قضائی
نمایندگی داد ورزی
فرهنگ لغت هوشیار