جدول جو
جدول جو

معنی قشن - جستجوی لغت در جدول جو

قشن
(قُ)
دهی است به ساحل دریای یمن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
قشن
ترکی ارتش سپاهیان قشون: من روزی یک خروار قرار تامین نان قشن را نیز برداشته ام
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پشن
تصویر پشن
(پسرانه)
پشنگ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از وشن
تصویر وشن
(دخترانه)
خوب است (نگارش کردی: وهشهن)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قشنگ
تصویر قشنگ
(دخترانه)
زیبا، خوشگل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بشن
تصویر بشن
قد و قامت، برای مثال وه که برخی پای تا سر او / بشن و بالای چون صنوبر او (انوری - مجمع الفرس - بشن)، تن، بدن، سینه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قشنگ
تصویر قشنگ
خوشگل، زیبا، خوش نما، با مهارت
فرهنگ فارسی عمید
(قَ شَ)
جمیل. زیبا. خوب صورت. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(قِ زَ)
گیاهی است، برگش سبز شبیه برگ کاسنی، مردم می خورند آن را و گوسفند نیک دوست دارد، و ملین است. (منتهی الارب). گشنیز
لغت نامه دهخدا
(قِ)
معرب گشنیز فارسی است. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به قشنیزه شود
لغت نامه دهخدا
(قَ شَ)
زیب. زیبائی. جمال
لغت نامه دهخدا
تصویری از شقن
تصویر شقن
کم کردن، اندک، هموار کردن زمین را پس از شخم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ششن
تصویر ششن
پارسی تازی گشته ششن (معلوم کردن عیار طلا و نقره) شش سری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشن
تصویر خشن
درشت از هر چیز، زمخت، ناهموار، ناهنجار، درشت گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حشن
تصویر حشن
بویناکی خیک، چرکینی شیر، بوی چربی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رشن
تصویر رشن
دادگر و به معنی مهمانی رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دشن
تصویر دشن
دستلاف فروش اول کاسب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشن
تصویر بشن
قد وبالا، اندام وبدن آدمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشن
تصویر اشن
جامه وارونه، میوه کال ونارس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جشن
تصویر جشن
شادی و عیش و کامرانی، عید، بزم، سور، مهمانی، ضیافت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قشنگی
تصویر قشنگی
نادرست نویسی غشنگی واژه پارسی است زیبایی زیبایی نیکویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قشنگ
تصویر قشنگ
زیبا و خوشگل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قشنگ
تصویر قشنگ
((قَ شَ))
ظریف، خوشگل، زیبا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قشر
تصویر قشر
پوسته، لایه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قرن
تصویر قرن
سده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خشن
تصویر خشن
نکره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خشن
تصویر خشن
تند خو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جشن
تصویر جشن
عید
فرهنگ واژه فارسی سره
جمال، زیبایی، صباحت، ملاحت، نیکویی، وجاهت
متضاد: زشتی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جمیل، خوشکل، خوشگل، دلپسند، دلربا، رعنا، زیبا، شیک، ظریف، ملوس، ملیح، نازنین، وجیه
متضاد: زشت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کلاغ سفید و سیاه
فرهنگ گویش مازندرانی
زاغچه
فرهنگ گویش مازندرانی
موش درشت اندام
فرهنگ گویش مازندرانی
قشنگ زیبا
فرهنگ گویش مازندرانی