- قشقلداق
- ترکی چال خشنسار ماغ از مرغابیان
معنی قشقلداق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سرزمین گرمی که مردم چادرنشین زمستان ها در آنجا به سر می برند، گرمسیر
محلی دارای هوای نسبتا گرم که زمستان را در آنجا گذراند گرمسیر گرمسار مقابل ییلاق: شهزاده غازان از قشلاق مرو مراجعت فرموده بود، جمع قشلاقات. جاهای گرم که زمستان در آن بسر برند، گرمسیر، ضد ییلاق