شعر. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دریافتن و دانستن، و با لفظ گرفتن مستعمل. (آنندراج). دانستن و دریافتن. (غیاث اللغات). آگاهی یافتن. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). دانستن از طریق حس. (یادداشت مؤلف). و رجوع به شعر شود
شَعْر. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دریافتن و دانستن، و با لفظ گرفتن مستعمل. (آنندراج). دانستن و دریافتن. (غیاث اللغات). آگاهی یافتن. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). دانستن از طریق حس. (یادداشت مؤلف). و رجوع به شَعْر شود
دوای جالی است که میمالند زنان به روی خود برای تصفیۀ رنگ آن مانند خردل کوبیدۀ به تخته با ماست سرشته. (فهرست مخزن الادویه) ، دارویی است که به وسیلۀ آن پوست روی را برکنند تا رنگ آن روشن گردد. (اقرب الموارد)
دوای جالی است که میمالند زنان به روی خود برای تصفیۀ رنگ آن مانند خردل کوبیدۀ به تخته با ماست سرشته. (فهرست مخزن الادویه) ، دارویی است که به وسیلۀ آن پوست روی را برکنند تا رنگ آن روشن گردد. (اقرب الموارد)
جمع واژۀ قشر. (غیاث اللغات از منتخب). رجوع به قشر شود. پوست اشجار و اثمار و بذوراست، و بعضی را اعتقاد آنکه اقسام آن غذائیت ندارندو قابل هضم نیستند. (تحفۀ حکیم مؤمن) : غرض ایزدی حکیمانند وین فرومایگان خسند و قشور. ناصرخسرو. باز باش ای باب بر جویای باب تا رسند از تو قشور اندر لباب. مولوی اسم جنس پوست میوه هاست و شامل پوست اشجار و بزور و غیره است، و بعضی را عقیده آنکه آنها قابل هضم نیستندو غذائیت ندارند و این کلی نیست ولیکن بسیار قلیل الغذااند و بطی ءالهضم. (از مخزن الادویه و فهرست آن)
جَمعِ واژۀ قشر. (غیاث اللغات از منتخب). رجوع به قشر شود. پوست اشجار و اثمار و بذوراست، و بعضی را اعتقاد آنکه اقسام آن غذائیت ندارندو قابل هضم نیستند. (تحفۀ حکیم مؤمن) : غرض ایزدی حکیمانند وین فرومایگان خسند و قشور. ناصرخسرو. باز باش ای باب بر جویای باب تا رسند از تو قشور اندر لباب. مولوی اسم جنس پوست میوه هاست و شامل پوست اشجار و بُزور و غیره است، و بعضی را عقیده آنکه آنها قابل هضم نیستندو غذائیت ندارند و این کلی نیست ولیکن بسیار قلیل الغذااند و بطی ءالهضم. (از مخزن الادویه و فهرست آن)
سفیداب که زنان برای روشن کردن رنگ چهره به کاربرند، جمع قشر، پوشش ها پوسته ها جمع فقشر پوستها: غرض ایزدی حکیمانند وین فرومایگان خس اند و قشور. (جامع الحکمتین 178)
سفیداب که زنان برای روشن کردن رنگ چهره به کاربرند، جمع قشر، پوشش ها پوسته ها جمع فقشر پوستها: غرض ایزدی حکیمانند وین فرومایگان خس اند و قشور. (جامع الحکمتین 178)