جدول جو
جدول جو

معنی شعور

شعور
(تَ یَ)
شعر. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دریافتن و دانستن، و با لفظ گرفتن مستعمل. (آنندراج). دانستن و دریافتن. (غیاث اللغات). آگاهی یافتن. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). دانستن از طریق حس. (یادداشت مؤلف). و رجوع به شعر شود
لغت نامه دهخدا