جدول جو
جدول جو

معنی قزلگچی - جستجوی لغت در جدول جو

قزلگچی
دهی جزء دهستان آلان براغوش بخش آلان براغوش شهرستان سراب واقع در 27 هزارگزی خاور مهربان و 3500 گزی شوسۀ تبریز به سراب. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنه 1361 تن. آب آن از رود خانه تلخ رود و چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و کارگری و صنایع دستی زنان فرش بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قِ اُ لَ)
دهی از دهستان میان دربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 20 هزارگزی شمال باختری کرمانشاه و دوراهی کردستان به روانسر. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 220 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات دیمی و لبنیات. شغل اهالی زراعت است. راه شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
نوکر و خدمتکار. (آنندراج) (غیاث) :
قولقچی اگر سرشتۀ آب بقاست
چون ماه نوش کجی عیان از سیماست
در دهر ندیدیم بغیر از قاشق
خدمتکاری که دست او باشد راست.
شفیع اثر (از آنندراج و غیاث).
قوللوقچی. خدمتکار. (از: قوللوق، بندگی و خدمت + چی). (از سنگلاخ). رجوع به قلﱡقچی شود
لغت نامه دهخدا
(قَ)
میرشکار. (آنندراج از غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(قُلْ لُ)
گیرندۀ جریمۀ مالیاتی، نوکر. خدمتکار. (آنندراج). رجوع به قلق و غلق شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان کورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل، واقع در 18هزارگزی جنوب باختری اردبیل و 10هزارگزی شوسۀ تبریزبه اردبیل. موقع جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 371 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قزلچه
تصویر قزلچه
ترکی سرخاب غازه گلگونه، سرخک آبله سرخ ازبیماری ها
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی زاور پیشیار نوکر خدمتکار: غازیان قزلباش و قلقچیان اردو که همراه پیشخانه آمده بودند دلیر شده بر سر ایشان هجوم آورده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلقچی
تصویر قلقچی
((قِ لِ))
نوکر، خدمتکار
فرهنگ فارسی معین