جدول جو
جدول جو

معنی قزام - جستجوی لغت در جدول جو

قزام
(قُ)
مرد چیره دست. (منتهی الارب). الذی لایغلبه احد. (اقرب الموارد) ، مرگ شتاب. (منتهی الارب). الموت الوحی. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
قزام
(قِ)
جمع واژۀ قزم. فرومایگان و ناکسان. (منتهی الارب). لئام. گویند: قوم قزام، ای لئام. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
قزام
فرومایه: مرد، مرگ ناگهانی، چیره دست: مرد فرومایگان ناکسان
تصویری از قزام
تصویر قزام
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قیام
تصویر قیام
برخاستن، ایستادن، به پا خاستن، جنبش، نهضت، در فقه ایستادن در نماز، کنایه از نماز
قیام کردن: برخاستن، به پا خاستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوام
تصویر قوام
غلظت، استواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان
پایداری، استحکام، صلابت، تأثّل، ثقابت، رصانت، اتقان، اشتداد، رستی، جزالت، ثبوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قسام
تصویر قسام
بسیار قسمت کننده، بسیار بخش کننده، بسیار بهره دهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوام
تصویر قوام
آنکه یا آنچه چیزی به آن قایم باشد، پایه، ستون، نظام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قزاق
تصویر قزاق
قومی از تاتار که در قرن هفتم هجری مطیع چنگیز شدند، نام قدیم سربازان روس که کلاه پوست بزرگ و قبای بلند می پوشیدند، سرباز ایرانی که زیر نظر روس ها تعلیم داده می شد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حزام
تصویر حزام
تنگ اسب، هرچه با آن چیزی را می بندند
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
جمع واژۀ قزم. رذال الناس. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). مردم فرومایه. (آنندراج). رجوع به قزم شود
لغت نامه دهخدا
سرباز سربازسوار فردی از قوم قزاق، سرباز سواره نظام روسی (در عهد تزارها و اواخر قاجاریه)، سرباز ایرانی که تحت تعلیمات صاحبمنصبان روسی تربیت شده به لباس روسی ملبس بودند (اواخر قاجاریه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرزام
تصویر قرزام
سراینده بد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قشام
تصویر قشام
ته سفره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضام
تصویر قضام
دندنگیر شوره گیاه، خرمابن
فرهنگ لغت هوشیار
ازریشه فارسی کژفروش ابریشم فروش ماربزرگ ابریشم فروش علاقه بند: آنکه امروز قدش سرو سرافراز من است شاه خوبان جهان اکبر قزاز من است، آنکه کرم ابریشم را تربیت کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قزاح
تصویر قزاح
دیگ افزارفروش دارچین فروش شیرسوز ازبیماری های دام، گمه ازگیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلام
تصویر قلام
کلک تراشیده خامه تراشیده شورگیاه قاقلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قمام
تصویر قمام
مورد اسپرم (آس بری) از گیاهان، جمع قمامه، آخال ها گروه ها مورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوام
تصویر قوام
راستی، عدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیام
تصویر قیام
برخاستن و ایستادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قسام
تصویر قسام
حسن، جمال، خوبی صورت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عزام
تصویر عزام
آهنگ کننده، شیر بیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطام
تصویر قطام
گوشت، جول باشه از پرندگان، گوشتباره کسی که گوشت بسیارخورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قذام
تصویر قذام
بخشنده، پر آب چون چاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قتام
تصویر قتام
گرد خاک، سیاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدام
تصویر قدام
پیش، جلو
فرهنگ لغت هوشیار
تیمر از گیاهان، جمع قرمه، کناره ها کناره پاره ها کناره بریده ها پرده نازک تیمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزام
تصویر خزام
اسپرک از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزام
تصویر حزام
باربند، کسی که بار بندد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزام
تصویر رزام
درشت اندام: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازام
تصویر ازام
خشکسال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقزام
تصویر اقزام
جمع قزم، فرومایگان
فرهنگ لغت هوشیار
همنشینی همدمی، بایسته گردیدن مرگ، شمار، بایسته همراه، فرماندار دادمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوام
تصویر قوام
پایداری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قیام
تصویر قیام
خیرش، خیزش، شورش
فرهنگ واژه فارسی سره