دهی است از دهستان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری. سکنۀ آن 275 تن. آب آن از رود خانه نکا و محصول آن برنج، غلات، پنبه و صیفی است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری. سکنۀ آن 275 تن. آب آن از رود خانه نکا و محصول آن برنج، غلات، پنبه و صیفی است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 3)
در حال برکندن. جداکنان: همی رفت چون شیر کفک افکنان سر گور و آهو ز تن برکنان. فردوسی، نوعی از پیکان تیر که آنرا به هیئت برگ بید سازند. (برهان). پیکانی است که آنرا بیدبرگی نیز گویند زیرا که مشابه برگ بید است. (فرهنگ خطی). نوعی از پیکان و خنجر که بشکل بید سازند. (غیاث). شمشیر و خنجر و نوعی از پیکان که بصورت برگ بیدسازند و بیدبرگ به قلب اضافت هم گویند. (آنندراج) : بدی گر خود بدی دیو سپیدی به پیش برگ بیدش برگ بیدی. نظامی. گشت رعنایان بو در زیر بید و پای گل بوستان شیرمردان برگ بید و خنجر است. امیرخسرو دهلوی. سازد بروی صفحۀ خاکش قلم قلم گر سایۀ چنار کند برگ بید تو. میرالهی همدانی (از آنندراج). و رجوع به بیدبرگ در ترکیبات برگ شود
در حال برکندن. جداکنان: همی رفت چون شیر کفک افکنان سر گور و آهو ز تن برکنان. فردوسی، نوعی از پیکان تیر که آنرا به هیئت برگ بید سازند. (برهان). پیکانی است که آنرا بیدبرگی نیز گویند زیرا که مشابه برگ بید است. (فرهنگ خطی). نوعی از پیکان و خنجر که بشکل بید سازند. (غیاث). شمشیر و خنجر و نوعی از پیکان که بصورت برگ بیدسازند و بیدبرگ به قلب اضافت هم گویند. (آنندراج) : بدی گر خود بدی دیو سپیدی به پیش برگ بیدش برگ بیدی. نظامی. گشت رعنایان بو در زیر بید و پای گل بوستان شیرمردان برگ بید و خنجر است. امیرخسرو دهلوی. سازد بروی صفحۀ خاکش قلم قلم گر سایۀ چنار کند برگ بید تو. میرالهی همدانی (از آنندراج). و رجوع به بیدبرگ در ترکیبات برگ شود
ابن انوش بن شیث آدم وصی انوش بود و نهصدوبیست سال عمر یافت. وی سازندۀ شهر بابل یکی از مدائن هفتگانه عراق است. در نزهه القلوب ج 3 ص 27 آمده: بابل از اقلیم سوم است و ازمداین به عراق و بر کنار فرات... قینان بن انوش ساخت و طهمورث دیوبند تجدید عمارتش کرد. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 24، 25، 130 و تاریخ سیستان ص 42 شود
ابن انوش بن شیث آدم وصی انوش بود و نهصدوبیست سال عمر یافت. وی سازندۀ شهر بابل یکی از مدائن هفتگانه عراق است. در نزهه القلوب ج 3 ص 27 آمده: بابل از اقلیم سوم است و ازمداین به عراق و بر کنار فرات... قینان بن انوش ساخت و طهمورث دیوبند تجدید عمارتش کرد. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 24، 25، 130 و تاریخ سیستان ص 42 شود
دهی است بزرگ از توابع حمص در راه بریه بین بریه و سخنه و ارک که مردم آن همه نصاری هستند. ابوحذیفه در فتوح الشام گوید: خالد بن ولید از تدمر به قریتان وارد شد. و این همان است که آن را حوارین خوانند، و میان آن و تدمر دو مرحله است. و ابن قیس رقیات در شعر خود از آن یاد کرده است. (معجم البلدان)
دهی است بزرگ از توابع حمص در راه بریه بین بریه و سخنه و ارک که مردم آن همه نصاری هستند. ابوحذیفه در فتوح الشام گوید: خالد بن ولید از تدمر به قریتان وارد شد. و این همان است که آن را حوارین خوانند، و میان آن و تدمر دو مرحله است. و ابن قیس رقیات در شعر خود از آن یاد کرده است. (معجم البلدان)
طبق پهن چوبین باشد. (برهان) (آنندراج). طبقی است. (شرفنامۀ منیری). طبق چوبین. (ناظم الاطباء) ، و طبق و سبد پهنی را نیز گویندکه از شاخهای باریک چوب بید ببافند. (برهان) (آنندراج). سبدی است که از بید ببافند. (شرفنامۀ منیری). سبدی که از شاخه های باریک بید سازند. (ناظم الاطباء). و بکسر تحتانی هم آمده است که بر وزن سختیان باشد. (برهان) (آنندراج). و رجوع به تریان و ترنیان شود
طبق پهن چوبین باشد. (برهان) (آنندراج). طبقی است. (شرفنامۀ منیری). طبق چوبین. (ناظم الاطباء) ، و طبق و سبد پهنی را نیز گویندکه از شاخهای باریک چوب بید ببافند. (برهان) (آنندراج). سبدی است که از بید ببافند. (شرفنامۀ منیری). سبدی که از شاخه های باریک بید سازند. (ناظم الاطباء). و بکسر تحتانی هم آمده است که بر وزن سختیان باشد. (برهان) (آنندراج). و رجوع به تریان و ترنیان شود
دهی است درمروشاه جهان. (منتهی الارب). شهر کوچکی است در وادی مرو که بدان برکدیز گویند. گروهی از دانشمندان بدان منسوبند. (اللباب فی تهذیب الانساب) (انساب سمعانی)
دهی است درمروشاه جهان. (منتهی الارب). شهر کوچکی است در وادی مرو که بدان برکدیز گویند. گروهی از دانشمندان بدان منسوبند. (اللباب فی تهذیب الانساب) (انساب سمعانی)
مکه و طائف است. در قرآن آمده است: و قالوا لولا نزل هذا القرآن علی رجل من القریتین عظیم. (قرآن 31/43). و شعر معن بن اوس نیز همان دو شهر را اراده میکند: لها مورد بالقریتین و مصدر لفوت فلاه لاتزال تنازله. (معجم البلدان) نام دو ده قران و ملهم از بنی سحیم در یمامه. (معجم البلدان)
مکه و طائف است. در قرآن آمده است: و قالوا لولا نزل هذا القرآن علی رجل من القریتین عظیم. (قرآن 31/43). و شعر معن بن اوس نیز همان دو شهر را اراده میکند: لها مورد بالقریتین و مصدر لَفوت ِ فلاه لاتزال تنازله. (معجم البلدان) نام دو ده قران و ملهم از بنی سحیم در یمامه. (معجم البلدان)
پارسی تازی گشته دریگان دریگان سه بهر سه بخش آسایی است (آسا قانون) در ستاره شناسی که در آن چهره ها و پیکرهای آسمانی را به سه گروه بخش می کنند قانونی است در هیئت که در آن صور و اشکال فلکی را بسه طبقه تقسیم کنند، سه یک برجها نزد هندوان
پارسی تازی گشته دریگان دریگان سه بهر سه بخش آسایی است (آسا قانون) در ستاره شناسی که در آن چهره ها و پیکرهای آسمانی را به سه گروه بخش می کنند قانونی است در هیئت که در آن صور و اشکال فلکی را بسه طبقه تقسیم کنند، سه یک برجها نزد هندوان