- قرنون
- زبانه گل زرد (شوکه الصفراء درتازی) از گیاهان نی سیاه، نی بزرگ نوازندگی است که از چوب و فلز ساخته می شود و رنگش سیاه است
معنی قرنون - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آسا، فردید، دات، دادستان، فرسار، دادیک
دیبای تنک حریر نازک
پرنیان، نوعی پارچۀ ابریشمی منقش، دیبای منقش، حریر نازک، برنو، پرنو، برنون، برای مثال نپرد بلبل اندر باغ جز بر بسّد و مینا / نپوید آهو اندر دشت جز بر قالی پرنون (قطران - ۳۳۳)
پرنیان، نوعی پارچۀ ابریشمی منقش، دیبای منقش، حریر نازک، پرنون، برنو، پرنو
دستورها، مقررات و احکامی که از طرف دولت و مجلس برای برقراری نظم و اداره کردن امور جامعه وضع شود
رسم، آیین، روش
اصل اثبات شده در یک علم مثلاً قانون نیوتن، قانون علیت
از آلات موسیقی شبیه سنتور که خرک های متعدد دارد و با مضراب هایی بر انگشتان دست نواخته می شود
قانون اساسی: قانونی که پایه و اساس همۀ قانون های مملکت و حکومت است
رسم، آیین، روش
اصل اثبات شده در یک علم مثلاً قانون نیوتن، قانون علیت
از آلات موسیقی شبیه سنتور که خرک های متعدد دارد و با مضراب هایی بر انگشتان دست نواخته می شود
قانون اساسی: قانونی که پایه و اساس همۀ قانون های مملکت و حکومت است
اصل، مرام است کلی که بر همه جزئیاتش منطبق گردد و احکام جزئیات از آن شناخته شود
لاتینی تازی گشته ال از گیاهان از تیره زغال اخته ای ها ال
قاعده، آیین، اصل و مقیاس چیزی، مقررات و احکام دولتی
یکی از آلات موسیقی شبیه به سنتور که با انگشتان دست نواخته می شود
Rule, Law
lei, (PT) regra
Gesetz, (DE) Regel
prawo, (PL) zasada
закон , правило
закон , правило
ley, (ES) regla
loi, (FR) règle
legge, (IT) regola
wet, (NL) regel
कानून , नियम
hukum, (ID) aturan
قانونٌ ,
법 , 법 , 규칙
חוק , חוק , חוק
法律 , 规则
法律 , 規則
yasa, (TR) kural
sheria, (SW) kanuni
กฎหมาย , กฎหมาย , กฎ
আইন , আইন , আইন
قانون , قانون , قاعدہ
سده ها