جدول جو
جدول جو

معنی قرمزی - جستجوی لغت در جدول جو

قرمزی
هرچه با رنگ قرمز رنگ شده باشد، سرخ رنگ
تصویری از قرمزی
تصویر قرمزی
فرهنگ فارسی عمید
قرمزی
از ریشه سنسکریت قرمزی در فارسی: خیری سوری قرمز بودن سرخی. یا قرمزی روز. شفقی که پیش از طلوع آفتاب و بعد از صبح بهم رسد
فرهنگ لغت هوشیار
قرمزی
((قِ مِ))
منسوب به قرمز، دیبای نازک سرخ رنگ
تصویری از قرمزی
تصویر قرمزی
فرهنگ فارسی معین
قرمزی
Reddish, Reddishness, Redness
تصویری از قرمزی
تصویر قرمزی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قرمزی
avermelhado, vermelhidão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قرمزی
красноватый , покраснение
دیکشنری فارسی به روسی
قرمزی
rötlich, Rötung
دیکشنری فارسی به آلمانی
قرمزی
czerwonawy, zaczerwienienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
قرمزی
червонуватий , почервоніння
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قرمزی
rojizo, enrojecimiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قرمزی
rougeâtre, rougeur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قرمزی
rossiccio, rossore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قرمزی
roodachtig, roodheid
دیکشنری فارسی به هلندی
قرمزی
लालिमा , लाली
دیکشنری فارسی به هندی
قرمزی
kemerahan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
قرمزی
أحمريٌّ , حمرةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
قرمزی
붉은 기운이 있는 , 발그레함
دیکشنری فارسی به کره ای
قرمزی
אדמדם , אֲדֻמָּה
دیکشنری فارسی به عبری
قرمزی
带红色的 , 红润
دیکشنری فارسی به چینی
قرمزی
赤みを帯びた , 赤み
دیکشنری فارسی به ژاپنی
قرمزی
kırmızımsı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
قرمزی
nyekundu kidogo, wekundu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
قرمزی
สีแดงอมชมพู , ความแดง
دیکشنری فارسی به تایلندی
قرمزی
লালচে , লালচে
دیکشنری فارسی به بنگالی
قرمزی
سرخی مائل , سرخی
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قرمطی
تصویر قرمطی
قرامطه، فرقه ای از اسماعیلیه پیرو حمدان بن اشعث، ملقب به قرمط که مدت صد سال در قلمرو خلفای عباسی ایجاد فتنه و آشوب کردند
فرهنگ فارسی عمید
حشره ایست ریز دارای قطعاتی خاردار نرینه آن ریزتر از مادینه و دارای پر است و در کیسه ای نرم زندگی می کند. نمونه کامل آن قرمز ملون است. رنگ آن بغایت سرخ و باندازه نخودی مستدیر است. بویی بد و زننده دارد و در برگهای درختان زندگی می کند. چون بحد طیران برسد تخمی کوچکتر از خود می گذارد که برای رنگ کردن ابریشم و پشم بنسبت یک رده بکار می رود دود الصباغین قرمز دانه یا قرمز شراب کش. قرمز دانه ای که در شراب جوشیده کشته شده باشد، یا قرمز گچ کش. قرمز دانه ای که بوسیله گرد گچ کشته شده باشد، ماده ای سرخ رنگ که از کرم مذبور یا از اشیا دیگر تهیه شود و بدان چیزها رنگ کنند. توضیح یکی از رنگهای سه گانه اصلی است. از نوع لاکی آن در قالی های ایران بیش از همه رنگها استفاده می شود و برای تهیه آن از قرمز دانه و قرمز و نوعی کرم که شبیه خاکشیر است و در کناره دریاهای گرمسیر زندگی می کنند و بزرگی آن باندازه یک نخود است استفاده می کنند. یا قرمز معدنی. سنگی معدنی که اصل آتشفشانی دارد و ترکیب آن عبارتست از اکسی سولفور معدنی آنتیموان و آن به صورت سوزنهای قرمز رنگی متبلور می شود وزن مخصوصش بین 5، 4 تا 5، 6 متغیر است. و سختیش نیز بین 1 تا 5 متغیر است. در رنگرزی و نقاشی به کار می رود
فرهنگ لغت هوشیار
از پیروان قرمط بی دین دربرداشتی نادرست یک تن از قرمطیان پیرو فرقه قرامطه، جمع قرامطه، مخالف مذهب و دین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرمزی
تصویر هرمزی
منسوب به هرمز، منسوب به . رامهرمز، ازمردم رامهرمز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرمطی
تصویر قرمطی
((قَ مَ))
یک تن از قرمطیان، پیرو فرقه قرامطه، مخالف مذهب و دین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قرمز
تصویر قرمز
سرخ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قرمز
تصویر قرمز
رنگ سرخ، در علم زیست شناسی قرمزدانه
فرهنگ فارسی عمید
رنگی است که از آب فشرده نوعی از کرم که در بیشه ها باشد سازند، رنگ سرخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرمز
تصویر قرمز
((قِ مِ))
سرخ، یکی از رنگ های سه گانه اصلی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رمزی
تصویر رمزی
Cryptically
دیکشنری فارسی به انگلیسی