هر دو دست را زیر هر دو پای بستن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، نوعی از جماع که گرد کند هر دو طرف زن را چندان که دست و پایش با هم بسته شود. (منتهی الارب)
هر دو دست را زیر هر دو پای بستن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، نوعی از جماع که گرد کند هر دو طرف زن را چندان که دست و پایش با هم بسته شود. (منتهی الارب)
نوعی از نشستن که صاحبش بر سرین نشیند و ران بر شکم چسباند و هر دو دست را حلقه کرده بر ساق گذارد، آنکه بر دو زانو سرنگون نشیند و بچسباند شکم را به زانو و هر دودست را در بغل نهد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
نوعی از نشستن که صاحبش بر سرین نشیند و ران بر شکم چسباند و هر دو دست را حلقه کرده بر ساق گذارد، آنکه بر دو زانو سرنگون نشیند و بچسباند شکم را به زانو و هر دودست را در بغل نهد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
حد، لب، کناره، لبه، کرانه، تیزی، جانب کلمه، سخن گفتن، کلمه ای که قبل از ترکیب با کلمه دیگر معنی مستقل از آن مفهوم نشود کلمه، سخن گفتن، کلمه ای که قبل از ترکیب با کلمه دیگر معنی مستقل از آن مفهوم نشود
حد، لب، کناره، لبه، کرانه، تیزی، جانب کلمه، سخن گفتن، کلمه ای که قبل از ترکیب با کلمه دیگر معنی مستقل از آن مفهوم نشود کلمه، سخن گفتن، کلمه ای که قبل از ترکیب با کلمه دیگر معنی مستقل از آن مفهوم نشود