یحیی بن سعدون ازدی. از پیشوایان لغت و ادب است. در اقامت خود در اسکندریه پس از قرن پنجم هجری کتابها نوشت و به عراق و دمشق رفت و از دمشق به شهرهای آذربایجان مهاجرت کرد و در آنجا سکونت گزید. در قرائت و حدیث، آرائی نیکو دارد. (انساب سمعانی)
یحیی بن سعدون ازدی. از پیشوایان لغت و ادب است. در اقامت خود در اسکندریه پس از قرن پنجم هجری کتابها نوشت و به عراق و دمشق رفت و از دمشق به شهرهای آذربایجان مهاجرت کرد و در آنجا سکونت گزید. در قرائت و حدیث، آرائی نیکو دارد. (انساب سمعانی)
یوسف بن عبداﷲ اندلسی حافظ. از دانشمندان بزرگ است و تألیفاتی دارد. وی از ابوعبداﷲ محمد بن عبدالملک رصافی و ابراهیم قرطبی روایت شنیده است. او به سال 287 ه. ق. وفات یافت. (انساب سمعانی) احمد بن مردان. از دانشمندان است. وی از ابوعبدالله محمد بن عبدالملک و عبدالملک بن حبیب روایت کند. او به سال 289 ه. ق. در اندلس وفات یافت. (انساب سمعانی) اسحاق بن جابر. از دانشمندان است. وی به سال 263 ه. ق. وفات یافت. (انساب سمعانی) غریب بن سعید. طبیب کاتب اسرار عبدالرحمان سوم خلیفه و مستنصربالله خلیفه در اندلس بود. وی بسال 946 میلادی کتاب ’خلق الجنین و تدبیر الحبالی و المولود’ را تألیف کرد. نسخۀ خطی این کتاب در اسکوریال است. (ذیل النمجد) طاهر بن عبدالعزیز رعینی اندلسی. وفات وی به سال 304 ه. ق. اتفاق افتاد. (انساب سمعانی)
یوسف بن عبداﷲ اندلسی حافظ. از دانشمندان بزرگ است و تألیفاتی دارد. وی از ابوعبداﷲ محمد بن عبدالملک رصافی و ابراهیم قرطبی روایت شنیده است. او به سال 287 هَ. ق. وفات یافت. (انساب سمعانی) احمد بن مردان. از دانشمندان است. وی از ابوعبدالله محمد بن عبدالملک و عبدالملک بن حبیب روایت کند. او به سال 289 هَ. ق. در اندلس وفات یافت. (انساب سمعانی) اسحاق بن جابر. از دانشمندان است. وی به سال 263 هَ. ق. وفات یافت. (انساب سمعانی) غریب بن سعید. طبیب کاتب اسرار عبدالرحمان سوم خلیفه و مستنصربالله خلیفه در اندلس بود. وی بسال 946 میلادی کتاب ’خلق الجنین و تدبیر الحبالی و المولود’ را تألیف کرد. نسخۀ خطی این کتاب در اسکوریال است. (ذیل النمجد) طاهر بن عبدالعزیز رعینی اندلسی. وفات وی به سال 304 هَ. ق. اتفاق افتاد. (انساب سمعانی)
ابن حسن القرطبی. مشهور به ابن الزیات. اوراست: کتاب المعرب و المبنی. وی در طبقۀ زمخشری و امثال اوست و از نافعبن سعید بن مجد روایت دارد. وفات وی پس از 440 هجری قمری است. (روضات الجنات ص 101)
ابن حسن القرطبی. مشهور به ابن الزیات. اوراست: کتاب المعرب و المبنی. وی در طبقۀ زمخشری و امثال اوست و از نافعبن سعید بن مجد روایت دارد. وفات وی پس از 440 هجری قمری است. (روضات الجنات ص 101)
ابن یحیی قرطبی معروف به ابن سمینه، وی به سوی مشرق روی آورد و به بغداد و قاهره سفر کرد. او در نحو و زبان و ادب عرب و اخبار و شعر و عروض و حدیث و فقه و جدل و ریاضی و نجوم و پزشکی دست داشت و به گوشه نشینی می گرایید و به سال 315 هجری قمری درگذشت. (از معجم الادباء ج 7 ص 295)
ابن یحیی قرطبی معروف به ابن سمینه، وی به سوی مشرق روی آورد و به بغداد و قاهره سفر کرد. او در نحو و زبان و ادب عرب و اخبار و شعر و عروض و حدیث و فقه و جدل و ریاضی و نجوم و پزشکی دست داشت و به گوشه نشینی می گرایید و به سال 315 هجری قمری درگذشت. (از معجم الادباء ج 7 ص 295)
ابن سلیمان بن احمد بن سلیمان انصاری قرطبی عباسی، مکنّی به ابوالحسن. وی مقری بود و محمد بلفیقی، قاضی جماعت در غرناطه در محضر او حاضر شده است. او ساکن فاس شد و در سال 736 هجری قمری در آنجا درگذشت. او راست: 1- التجرید، و خلاصۀ آن. 2- المنافع فی قراءه نافع. (از معجم المؤلفین بنقل از طبقات القراء ابن جزری ج 1 ص 544. سلوهالانفاس کتانی ج 3 ص 149)
ابن سلیمان بن احمد بن سلیمان انصاری قرطبی عباسی، مکنّی به ابوالحسن. وی مقری بود و محمد بلفیقی، قاضی جماعت در غرناطه در محضر او حاضر شده است. او ساکن فاس شد و در سال 736 هجری قمری در آنجا درگذشت. او راست: 1- التجرید، و خلاصۀ آن. 2- المنافع فی قراءه نافع. (از معجم المؤلفین بنقل از طبقات القراء ابن جزری ج 1 ص 544. سلوهالانفاس کتانی ج 3 ص 149)
احمد بن سلام رطبی. یکی از اکابر شافعیه است و نبیرۀ او قاضی ابواسحاق ابراهیم بن عبدالله بن احمد و برادرزاده اش احمد بن عبدالله رطبی روایت کرده از ابوالقاسم بن بسری. (منتهی الارب) احمد بن عبدالرحمان بن عیسی هروی، معروف به رطبی. از نویسندگان قرن سیزدهم هجری قمری بود. او راست: منحه الاصحاب لمن اراد سلوک طریق الاصفیاء و الاحباب. (از معجم المطبوعات مصر ج 1)
احمد بن سلام رطبی. یکی از اکابر شافعیه است و نبیرۀ او قاضی ابواسحاق ابراهیم بن عبدالله بن احمد و برادرزاده اش احمد بن عبدالله رطبی روایت کرده از ابوالقاسم بن بسری. (منتهی الارب) احمد بن عبدالرحمان بن عیسی هروی، معروف به رطبی. از نویسندگان قرن سیزدهم هجری قمری بود. او راست: منحه الاصحاب لمن اراد سلوک طریق الاصفیاء و الاحباب. (از معجم المطبوعات مصر ج 1)
نام آبی است نزدیک تباله. مزاحم عقیلی گوید: فما ام ّ احوی الحدتین خلالها بقربی ملاحی من المرد ناطف. (از معجم البلدان). آبی است نزدیک تباله. (از منتهی الارب)
نام آبی است نزدیک تباله. مزاحم عقیلی گوید: فما اُم ُّ اَحوی الحدتین خلالها بقربی ملاحی من المرد ناطف. (از معجم البلدان). آبی است نزدیک تباله. (از منتهی الارب)
کوردوبا. شهری است در آرژانتین و مرکز صنعت و زراعت است. (المنجد). این شهر کنار نهر بریمیرو قرار دارد و در آن دانشگاه و رصدخانه است. جمعیت آن به سال 1954 میلادی سیصدهزار نفر بوده است. این شهر به سال 1573 میلادی بنیاد شد. (الموسوعه العربیه)
کوردوبا. شهری است در آرژانتین و مرکز صنعت و زراعت است. (المنجد). این شهر کنار نهر بریمیرو قرار دارد و در آن دانشگاه و رصدخانه است. جمعیت آن به سال 1954 میلادی سیصدهزار نفر بوده است. این شهر به سال 1573 میلادی بنیاد شد. (الموسوعه العربیه)
بر زمین به گردن افکندن کسی را. (منتهی الارب). صرع بر قفا. (اقرب الموارد) ، بر زمین انداختن. (منتهی الارب) ، استخوان شتر کشته بریدن، سخت دویدن، گریختن، خشم گرفتن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
بر زمین به گردن افکندن کسی را. (منتهی الارب). صرع بر قفا. (اقرب الموارد) ، بر زمین انداختن. (منتهی الارب) ، استخوان شتر کشته بریدن، سخت دویدن، گریختن، خشم گرفتن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)