جدول جو
جدول جو

معنی قرشت - جستجوی لغت در جدول جو

قرشت
ششمین گروه از مجموعۀ کلمات مصنوعی حروف ابجد
تصویری از قرشت
تصویر قرشت
فرهنگ فارسی عمید
قرشت
ششمین پیکرازپیکرهای هشتگانه وات ها ق ر ش ت ششمین صورت از صور هشتگانه حروف جمل شامل: ق ر ش ت
فرهنگ لغت هوشیار
قرشت
((قَ رَ شَ))
ششمین صورت از صور هشتگانه حروف جمل. شامل، ق ر ش ت
تصویری از قرشت
تصویر قرشت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قربت
تصویر قربت
نزدیکی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درشت
تصویر درشت
زبر، زمخت، خشن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرشت
تصویر سرشت
طبیعت، فطرت، ماهیت، ذات، طبع، خصلت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرشت
تصویر سرشت
فطرت، خلقت، طینت، طبیعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرشت
تصویر سرشت
خوی، نهاد، طینت، فطرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قربت
تصویر قربت
نزدیکی، نزدیکی در مکان و منزلت، آنچه موجب تقرب به خدا گردد از طاعت، عبادت و کارهای نیکو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درشت
تصویر درشت
مقابل نرم، ناهموار، زبر، زمخت، خشن، چیزی که حجم آن از نوع خودش بزرگ تر باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرشت
تصویر غرشت
غرّش، فریاد سهمناک، صدای مهیب، بانگ جانوران درنده، غرّه، ژغند، زغند، برای مثال غرشت پلنگ دولت تو / بر شیردلان دریده خفتان (خاقانی - ۳۴۸ حاشیه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طرشت
تصویر طرشت
نادرست نویسی درشت بخشی از شهرتهران
فرهنگ لغت هوشیار
آواز کردن با مهابت، آواز مهیب. یابه غرش در آمدن، غرش کردن غریدن، غضبناک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرات
تصویر قرات
مشک ناب فرمشک
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی ترپک هلناک آب کشک جوشیده ترف (گویش نایینی) ترکی ترپک هلناک آب کشک جوشیده ترف (گویش نایینی) ترکی پینوک چیزی است که از دوغ بدست آید و آن چنین است که دوغ را جوش دهند تا بسته شود باز بدست بر هم زنند تا ترشتر گردد پینو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرشی
تصویر قرشی
ازدوده (قریش) منسوب به قریش از قبیله قریش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قربت
تصویر قربت
در مکان و منزلت نزدیک بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قریت
تصویر قریت
آب فسرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درشت
تصویر درشت
((دُ رُ))
زبر، خشن، ناهموار، دشوار، سخت، نگران، آشفته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرشت
تصویر سرشت
((س رِ))
نهاد، فطرت
فرهنگ فارسی معین
((قُ))
چیزی است که از دوغ به دست آید و آن چنین است که دوغ را جوش دهند تا بسته شود، باز به دست بر هم زنند تا ترش تر گردد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قربت
تصویر قربت
((قُ بَ))
خویشی، نزدیکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قروت
تصویر قروت
کشک، ماده ای جامد یا مایع از انواع لبنیات که از جوشاندن دوغ تهیه می شود، پینوک، کتغ، تیکوز، کتخ، پینو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرشت
تصویر سرشت
Temperament
دیکشنری فارسی به انگلیسی
темперамент
دیکشنری فارسی به روسی
темперамент
دیکشنری فارسی به اوکراینی
स्वभाव
دیکشنری فارسی به هندی