معنی غرشت - فرهنگ فارسی عمید
معنی غرشت
- غرشت غُرِّشت
- غرّش، فریاد سهمناک، صدای مهیب، بانگ جانوران درنده، غرّه، ژغند، زغند، برای مثال غرشت پلنگ دولت تو / بر شیردلان دریده خفتان (خاقانی - ۳۴۸ حاشیه) غُرِّش، فریاد سهمناک، صدای مهیب، بانگ جانوران درنده، غُرِّه، ژَغَند، زَغَند، برای مِثال غرشت پلنگ دولت تو / بر شیردلان دریده خفتان (خاقانی - ۳۴۸ حاشیه)
تصویر غرشت
فرهنگ فارسی عمید