- قرداح
- زینه گر
معنی قرداح - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شتر ماده دراز
ماده شتر درازپا، خرمابن دراز، آفتاب رو، زمین کاشت
کپی بزرگ سگسر از جانوران
جمع قراد، کنه ها
شورش بزرگ، کاسه بزرگ، لشکر گران، تغار از سنگ یا از چوب، بزرگ دنبه
قدح ها، تیرهای بی پیکان، جمع واژۀ قدح
آب خالص و پاکیزه، زمینی که در آن آب و درخت نباشد
کاسه ساز کاسه فروش، غنچه غنچه گل، جمع قدح، تیر های کمان، تیر های منگ (قمار) جمع قدح تیرهای پیکان نا نهاده تیرهای قمار
آب صاف پاکیزه بی آمیختگی چیزی
کپی فربه چادر
قدح ساز، کاسه گر