ابن حارث بن مالک بن فهم بن غنم بن قردوس. پدر قبیله ای است از ازد یا از قیس. از آن قبیله است هشام بن حسان قردوسی محدث که از برگزیده ترین تبع تابعیان یا مولای آنها است. (منتهی الارب)
ابن حارث بن مالک بن فهم بن غنم بن قردوس. پدر قبیله ای است از ازد یا از قیس. از آن قبیله است هشام بن حسان قردوسی محدث که از برگزیده ترین تبع تابعیان یا مولای آنها است. (منتهی الارب)
برپوز است که پیرامون دهان و منقار پرندگان باشد. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) : آنکه را بد ز پیل ملموسش دست و پای سطبر برپوسش گفت شکلی چنانکه مضبوط است راست همچون عمود مخروط است. سنایی (آنندراج). کلمه مصحف بدفوز و بتفوز است. رجوع به بتفوز و بدفوز شود
برپوز است که پیرامون دهان و منقار پرندگان باشد. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) : آنکه را بد ز پیل ملموسش دست و پای سطبر برپوسش گفت شکلی چنانکه مضبوط است راست همچون عمود مخروط است. سنایی (آنندراج). کلمه مصحف بدفوز و بتفوز است. رجوع به بتفوز و بدفوز شود
زمین هامون سفت نرم ستبر بی گیاه. و گاه است که بیرون آمده است از او آب سوزندۀپلیدی که گویا پاره ای آتش است و بلند و آرمیده میباشد. (شرح قاموس). بیابان فراخ درشت تابان بی گیاه برآمدنگاه آب گرم پلید، گویا پرکالۀ آتش است، کلمه ای است که بدان بزغاله ای را وقت توبره نمودن خوانند، و نیز سگ را بدان خوانند. (منتهی الارب)
زمین هامون سفت نرم ستبر بی گیاه. و گاه است که بیرون آمده است از او آب سوزندۀپلیدی که گویا پاره ای آتش است و بلند و آرمیده میباشد. (شرح قاموس). بیابان فراخ درشت تابان بی گیاه برآمدنگاه آب گرم پلید، گویا پرکالۀ آتش است، کلمه ای است که بدان بزغاله ای را وقت توبره نمودن خوانند، و نیز سگ را بدان خوانند. (منتهی الارب)
کوهۀ زین. و ساکن نگردد جز در ضرورت. ج، قرابیس. (منتهی الارب). بر وزن محسوس (کذا) ، کوهۀ زین اسب را گویند، و آن بلندی پیش زین اسب است. و با بای فارسی هم آمده است و به ضم اول نیز دیده شده. (برهان)
کوهۀ زین. و ساکن نگردد جز در ضرورت. ج، قرابیس. (منتهی الارب). بر وزن محسوس (کذا) ، کوهۀ زین اسب را گویند، و آن بلندی پیش زین اسب است. و با بای فارسی هم آمده است و به ضم اول نیز دیده شده. (برهان)
قراطوس به یونانی دروفتیون است. (مخزن الادویه). گویا مؤلف فهرست عبارت ابن بیطار را که ذیل دروقنیون آرد: دیسقودوس فی الرابعه و قراطوس یسمیه العفاین، درک نکرده و نام شخص را بجای نام گیاه آورده و حتی نام گیاه را نیز به دروفتیون تحریف کرده است. ابن البیطار در مفردات خود از قراطوس که جمّاع الادویه و گیاه شناسی قدیم بوده و جالینوس از او نقل و روایت کرده در ذیل کلمه دروقنیون نام برده است. رجوع به کلمه دروقنیون در ابن البیطار و دروقینون در همین لغت نامه شود
قراطوس به یونانی دروفتیون است. (مخزن الادویه). گویا مؤلف فهرست عبارت ابن بیطار را که ذیل دروقنیون آرد: دیسقودوس فی الرابعه و قراطوس یسمیه العفاین، درک نکرده و نام شخص را بجای نام گیاه آورده و حتی نام گیاه را نیز به دروفتیون تحریف کرده است. ابن البیطار در مفردات خود از قراطوس که جَمّاع الادویه و گیاه شناسی قدیم بوده و جالینوس از او نقل و روایت کرده در ذیل کلمه دروقنیون نام برده است. رجوع به کلمه دروقنیون در ابن البیطار و دروقینون در همین لغت نامه شود
یونانی تازی گشته لادن از گیاهان گیاهی است از تیره سیستاسه جزو رده لپه ییهای جدا گلبرگ که به صورت درختچه می باشد، در حدود 20 گونه از این گیاه شناخته شده که همه بنواحی بحر الرومی متعلق می باشند. گلبرگهایش صورتی رنگ و میوه اش گبسولی شکل است. از این گیاه صمغی خوشبو بنام لادن ترشح می شود که در عطرسازی و پزشکی مورد استعمال دارد لادن قستوس لادن لادنون لادن اسپانیا شقوس. توضیح لادن را که به عنوان مرادف این گیاه ذکر کرده اند بالادن معمولی که گیاهی از تیره شمعدانیها است نباید اشتباه کرد
یونانی تازی گشته لادن از گیاهان گیاهی است از تیره سیستاسه جزو رده لپه ییهای جدا گلبرگ که به صورت درختچه می باشد، در حدود 20 گونه از این گیاه شناخته شده که همه بنواحی بحر الرومی متعلق می باشند. گلبرگهایش صورتی رنگ و میوه اش گبسولی شکل است. از این گیاه صمغی خوشبو بنام لادن ترشح می شود که در عطرسازی و پزشکی مورد استعمال دارد لادن قستوس لادن لادنون لادن اسپانیا شقوس. توضیح لادن را که به عنوان مرادف این گیاه ذکر کرده اند بالادن معمولی که گیاهی از تیره شمعدانیها است نباید اشتباه کرد