جدول جو
جدول جو

معنی قرانات - جستجوی لغت در جدول جو

قرانات
(قِ)
جج قرن، که مدت سی سال باشد، چه قرانات جمع قران است و قران به کسر، جمع قرن، چون بحار جمع بحر است. (غیاث اللغات) ، جمع واژۀ قران. رجوع به قران شود، علم قرانات، علمی است که بحث میکند از احکام جاریۀ در این عالم بسبب قران همه سیاره یا بعض آن در درجۀ واحد از برج معین. رجوع به قران و مقارنه شود
لغت نامه دهخدا
قرانات
جمع قرن، سده ها
تصویری از قرانات
تصویر قرانات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از امانات
تصویر امانات
امانت، امین بودن، مقابل خیانت، راستی و درستکاری، جمع امانات، مالی یا چیزی که به کسی می سپارند تا از آن نگه داری کند، ودیعه، دادن چیزی به کسی برای اینکه از آن نگه داری کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرابات
تصویر خرابات
جایی مانند میخانه که دارای وسایل عیش و عشرت و محل باده پیمایی و عشق ورزی با کنیزکان بوده و رندان در آنجا به عیش و نوش سرگرم می شدند، ویرانه ها،
در تصوف مقام و مرتبۀ خرابی و نابودی عادات نفسانی و خوی حیوانی و محل کسب اخلاق ملکوتی که عارفان و سالکان از قید عادات و حالات نفسانی رهایی یافته و از بادۀ وحدت سرمست شوند، برای مثال قدم منه به خرابات جز به شرط ادب / که ساکنان درش محرمان پادشهاند (حافظ - ۴۰۸)، شرح اسرار خرابات نداند همه کس / هم مگر پیر مغان حل کند این مسئلهها (جامی - ۹)، اسرار خرابات به جز مست نداند / هشیار چه داند که در این کوی چه راز است؟ (عراقی - ۱۵۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قانتات
تصویر قانتات
جمع واژۀ قانته، فرمان برنده، فرمان بردار، مطیع و متواضع به خداوند، نمازخوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرافات
تصویر خرافات
مجموع اعتقادات یا اعمال ناشی از نادانی، ترس از ناشناخته ها، اعتقاد به جادو و بخت، درک نادرست برخی علت و معلول ها و مانند آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرامات
تصویر غرامات
جمع واژۀ غرامت، مالی که بابت خسارت داده یا گرفته می شود، تاوان، زیان، ضرر، مشقت، پشیمانی، ندامت
فرهنگ فارسی عمید
(قَ)
جمع واژۀ قرابه. (ناظم الاطباء) :
من کآمده ام در این خرابات
پیوند بریدم از قرابات.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(قَ)
جمع واژۀ قرار و قراره. رجوع به همین مدخل ها شود، خوراکها و علوفه های سپاهیان. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
مانده ها. باقیها. (فرهنگ وصاف) (آنندراج) (استینگاس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قانتات
تصویر قانتات
قانته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمرانات
تصویر عمرانات
جمع عمران، آبادی ها
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه ادایش لازم باشد دادن عین یا وجه مال مفقود یا ضایع شده تاوان، جمع غرامات، مشقت ضرر، پشیمانی، عذاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاطنات
تصویر قاطنات
جمع قاطنه، ماندگاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبالات
تصویر قبالات
جمع قباله، تزدگان نورده ها جمع قباله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قائنات
تصویر قائنات
از ریشه پارسی شهرستان کاین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقارنات
تصویر تقارنات
جمع تقارن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرابات
تصویر خرابات
شرابخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرافات
تصویر خرافات
حکایتهای شب، سخنان پریشان و نامربوط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرافات
تصویر زرافات
جمع زرافه، گروه های مردم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرارات
تصویر قرارات
خوراک سپاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرابات
تصویر قرابات
جمع قرابه، از ریشه پارسی کراوه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلانات
تصویر قلانات
رمه باژها بیگاری ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانات
تصویر امانات
جمع امانت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیانات
تصویر دیانات
دینداری کردن، دینداری، آیین خدا پرستی جمع دیانات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جراحات
تصویر جراحات
جمع جراحت زخمها ریشها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جریانات
تصویر جریانات
وقایع روزمره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرونات
تصویر جرونات
پارسی تازی گشته شهرستان گرون نزدیک به بندر هرمزگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقرارات
تصویر اقرارات
جمع اقرار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقترانات
تصویر اقترانات
جمع اقتران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرافات
تصویر خرافات
((خُ))
جمع خرافت، سخنان بی اصل، افسانه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خرابات
تصویر خرابات
((خَ))
جمع خرابه، ویرانه ها، میخانه، میکده، قمارخانه، در عرفان، مقام و مرتبه ویرانی عادات نفسانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غرامات
تصویر غرامات
((غ َ))
جمع غرامت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خرافات
تصویر خرافات
Superstition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قتل عام، کشت و کشتار
فرهنگ گویش مازندرانی