جدول جو
جدول جو

معنی قرامطه - جستجوی لغت در جدول جو

قرامطه
فرقه ای از اسماعیلیه پیرو حمدان بن اشعث، ملقب به قرمط که مدت صد سال در قلمرو خلفای عباسی ایجاد فتنه و آشوب کردند
تصویری از قرامطه
تصویر قرامطه
فرهنگ فارسی عمید
قرامطه
درون گرایان یک تن از قرمطیان پیرو فرقه قرامطه، جمع قرامطه، مخالف مذهب و دین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قرمطه
تصویر قرمطه
خط زیبا و دقیق نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرمطه
تصویر قرمطه
((قَ مَ طَ یا طِ))
تنگ و باریک نوشتن، نزدیک نهادن گام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارامنه
تصویر ارامنه
جمع ارمنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارامنه
تصویر ارامنه
ارمنیان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرامده
تصویر فرامده
مشتق
فرهنگ واژه فارسی سره
گرمکیان پارسیانی که در آغاز اسلام به موصل رفتند (گرمک جدی) یونانی ک خارسگ گونه ای از خار نوعی از خار که چون آنرا بشکافند از میان آن کرمهای کوچک بر آید اگر برگ آنرا بکوبند و در فرقه کنند و در میان آن اندک شیری بمالند و آن شیر را بر شیر بسیاری بریزند مانند پنیر بسته شود خس الکلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرابطه
تصویر مرابطه
رابطه داشتن، مداومت و مواظبت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قراقره
تصویر قراقره
قرغرو زن پرچانه: زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرافصه
تصویر قرافصه
آشکار دزد
فرهنگ لغت هوشیار
انگشتو گونه ای افروشه (حلواء) نوعی حلوای سخت و لزج که آن را مانند قبیطا سازند با مغز و بی مغز و با قیچی آن را باندازه یک گلوله یا بزرگتر برند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قرضاب، شیران بیشه دزدان کاردها، جمع قرضوب، شمشیرهای برنده آفتابه دزدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرا طب
تصویر قرا طب
شمشیر بران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرشامه
تصویر قرشامه
باشه ازمرغان شکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرایخه
تصویر قرایخه
(گویش گیلکی) ترکی ک کشوری (غیرنظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
پیروان ابو عبدالله محمد بن کرام که خدا را دارای دست و پا و چشم و گوش می داند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مراماه
تصویر مراماه
مرامات در فارسی: تیر اندازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرابطه
تصویر مرابطه
با هم ربط دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرامسه
تصویر هرامسه
جمع هرمس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرابطه
تصویر مرابطه
((مُ بَ طَ یا طِ))
با هم رابطه داشتن، مداومت و مواظبت کردن
فرهنگ فارسی معین
فرقه ای از مسلمانان پیرو محمد بن کرّام (قرن سوم هجری) که معتقد به تجسم خالق بودند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قراضه
تصویر قراضه
لت پاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آرامه
تصویر آرامه
آنتراکت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رابطه
تصویر رابطه
بستگی، پیوند، وابستگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رابطه
تصویر رابطه
علاقه و آنچه بدان چیزی را بچیزی بندند، سلسله وار و زنجیروار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رامزه
تصویر رامزه
پیه زانو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رائطه
تصویر رائطه
چادر که زنان بر سرافکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خراطه
تصویر خراطه
خراشش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرمطی
تصویر قرمطی
قرامطه، فرقه ای از اسماعیلیه پیرو حمدان بن اشعث، ملقب به قرمط که مدت صد سال در قلمرو خلفای عباسی ایجاد فتنه و آشوب کردند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قسامه
تصویر قسامه
جماعتی که برای گرفتن چیزی قسم بخورند و آن را بگیرند، سوگندی که بین اولیای دم اجرا شود، هنگامی که کسی را قاتل معرفی کنند و شاهد نداشته باشند، آشتی و متارکۀ جنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رابطه
تصویر رابطه
آنچه دو تن یا دو چیز را به هم پیوستگی و ارتباط می دهد، علاقه بین دو تن یا دو چیز، علاقه، پیوند، ربط دهنده، پیونددهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قراضه
تصویر قراضه
ویژگی هر چیر مستعمل و از کار افتاده، زر و سیم و پول اندک، هر چیز فلزی شکسته و خرده ریزه، ریزههای فلز که هنگام بریدن یا تراشیدن آن می ریزد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرامه
تصویر ضرامه
بن ون از درختان
فرهنگ لغت هوشیار
چرکی دندان، لا دندانی آنچه از خوراک لای دندان بماند، تف خشک کف دهان بر گوشه لب
فرهنگ لغت هوشیار