سرهنگ محافظان قافله آنکه بسرکردگی گروهی از جانب پادشاه در راهها نشیند تا قوافل را از منازل مخوف بسلامت بگذراند امنیه. یا خراج قراسواران. نوعی خراج که سابقا از قری و قصبات می گرفتند (قاجاریه)
سرهنگ محافظان قافله آنکه بسرکردگی گروهی از جانب پادشاه در راهها نشیند تا قوافل را از منازل مخوف بسلامت بگذراند امنیه. یا خراج قراسواران. نوعی خراج که سابقا از قری و قصبات می گرفتند (قاجاریه)
دهی از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع در 4 هزارگزی جنوب خاوری میاندوآب و یکهزارگزی خاور شوسۀ میاندوآب به بوکان. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 1945 تن. آب آن از زرینه رود و محصول آن غلات، حبوبات، چغندر، کرچک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد، و میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع در 4 هزارگزی جنوب خاوری میاندوآب و یکهزارگزی خاور شوسۀ میاندوآب به بوکان. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 1945 تن. آب آن از زرینه رود و محصول آن غلات، حبوبات، چغندر، کرچک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد، و میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان کله بوز بخش میانۀ شهرستان میانه واقع در 18 هزارگزی جنوب میانه و 8 هزارگزی راه شوسۀ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی معتدل است. سکنۀ آن 63 تن است. آب آن از چشمه است و محصول آن غلات، پنبه، برنج، و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان کله بوز بخش میانۀ شهرستان میانه واقع در 18 هزارگزی جنوب میانه و 8 هزارگزی راه شوسۀ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن کوهستانی معتدل است. سکنۀ آن 63 تن است. آب آن از چشمه است و محصول آن غلات، پنبه، برنج، و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار. واقع در 24000هزارگزی خاور نجف آباد و 7000گزی جنوب شوسۀ بیجار به سنندج. موقع جغرافیایی آن تپه ماهور سردسیر و سکنۀ آن 650 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، لبنیات، میوه و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است. دبستان و راه مالرو دارد. تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار. واقع در 24000هزارگزی خاور نجف آباد و 7000گزی جنوب شوسۀ بیجار به سنندج. موقع جغرافیایی آن تپه ماهور سردسیر و سکنۀ آن 650 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، لبنیات، میوه و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است. دبستان و راه مالرو دارد. تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
نام یکی از دهستانهای ششگانه بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج است. این دهستان در خاور بخش واقع است از طرف شمال و خاور به دهستان سیاه منصور، شهرستان بیجار از طرف جنوب به دهستان نجف آباد شهرستان بیجار از طرف جنوب باختر به دهستان سارال از باختر به دهستان اوباتو بخش دیواندره. وضع طبیعی، منطقه ای است کوهستانی کم شیب و خاکی مستعد زراعت غلات، دیم، هوای آن سردسیر ولی نقاط کنار رودخانه نسبتاً معتدل است. بلندترین کوه دهستان کوه قراتوره است که در شمال خاوری دهستان واقع شده و ارتفاع قلۀ آن 2197 متر است. گودترین نقطۀ دهستان (آبادی قزگه) 1667 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. رود خانه قزل اوزن در جنوب این دهستان از باختر به طرف خاور جریان دارد و از دهستان سارال سرچشمه گرفته به طرف شهرستان بیجار جاری است. سه رودخانه بشرح زیر از این دهستان گذشته به رودخانه قزل اوزن ملحق میگردند: 1- رود خانه رنگین: این رودخانه از دره و دامنه های خاوری کوه حاجی سید در دهستان اوباتو سرچشمه گرفته از کنار قصبۀ دیواندره گذشته، در 8000گزی قصبه به رود خانه قزل اوزن ملحق می شود. 2- رودخانه ول کشتی که از دهستان اوباتو سرچشمه گرفته در طول دهستان جاری و اکثر قراء دهستان طرفین آن واقع شده و از آب رود مذکور استفاده مینمایند و در اراضی آبادی گنبد شهرستان بیجار به رودخانه قزل اوزن میریزد. 3- رود خانه قره گل: از ارتفاعات تگرباری سرچشمه گرفته، پس از مشروب نمودن چند قریه از این دهستان دراراضی حسین آباد کمرزرد شهرستان بیجار به قزل اوزن منتهی میشود. راه شوسۀ سنندج به سقز از انتهای جنوب خاوری دهستان میگذرد. قصبۀ دیواندره مرکز دهستان و بخش کنار راه شوسه واقع شده است. دهستان قراتوره از 50 آبادی تشکیل شده سکنۀ آن در حدود 12هزار تن است. قراء مهم آن بشرح زیر است: قلعه، روتله، وزمان، گاوشله، شالی شال، پاپاله، قراگل، دربند. محصول عمده دهستان، غلات است که اکثر به طور دیم بدست می آید. اراضی دهستان برای دیم کاری بسیار مناسب و حاصل خیز است. نگاهداری گوسفند در کلیۀ قراء معمول است. لبنیات، پشم گوسفند از صادرات عمده دهستان میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
نام یکی از دهستانهای ششگانه بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج است. این دهستان در خاور بخش واقع است از طرف شمال و خاور به دهستان سیاه منصور، شهرستان بیجار از طرف جنوب به دهستان نجف آباد شهرستان بیجار از طرف جنوب باختر به دهستان سارال از باختر به دهستان اوباتو بخش دیواندره. وضع طبیعی، منطقه ای است کوهستانی کم شیب و خاکی مستعد زراعت غلات، دیم، هوای آن سردسیر ولی نقاط کنار رودخانه نسبتاً معتدل است. بلندترین کوه دهستان کوه قراتوره است که در شمال خاوری دهستان واقع شده و ارتفاع قلۀ آن 2197 متر است. گودترین نقطۀ دهستان (آبادی قزگه) 1667 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. رود خانه قزل اوزن در جنوب این دهستان از باختر به طرف خاور جریان دارد و از دهستان سارال سرچشمه گرفته به طرف شهرستان بیجار جاری است. سه رودخانه بشرح زیر از این دهستان گذشته به رودخانه قزل اوزن ملحق میگردند: 1- رود خانه رنگین: این رودخانه از دره و دامنه های خاوری کوه حاجی سید در دهستان اوباتو سرچشمه گرفته از کنار قصبۀ دیواندره گذشته، در 8000گزی قصبه به رود خانه قزل اوزن ملحق می شود. 2- رودخانه وَل کُشتی که از دهستان اوباتو سرچشمه گرفته در طول دهستان جاری و اکثر قراء دهستان طرفین آن واقع شده و از آب رود مذکور استفاده مینمایند و در اراضی آبادی گنبد شهرستان بیجار به رودخانه قزل اوزن میریزد. 3- رود خانه قره گل: از ارتفاعات تگرباری سرچشمه گرفته، پس از مشروب نمودن چند قریه از این دهستان دراراضی حسین آباد کمرزرد شهرستان بیجار به قزل اوزن منتهی میشود. راه شوسۀ سنندج به سقز از انتهای جنوب خاوری دهستان میگذرد. قصبۀ دیواندره مرکز دهستان و بخش کنار راه شوسه واقع شده است. دهستان قراتوره از 50 آبادی تشکیل شده سکنۀ آن در حدود 12هزار تن است. قراء مهم آن بشرح زیر است: قلعه، روتله، وزمان، گاوشله، شالی شال، پاپاله، قراگل، دربند. محصول عمده دهستان، غلات است که اکثر به طور دیم بدست می آید. اراضی دهستان برای دیم کاری بسیار مناسب و حاصل خیز است. نگاهداری گوسفند در کلیۀ قراء معمول است. لبنیات، پشم گوسفند از صادرات عمده دهستان میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
قراسورن. سرهنگ محافظین قافله و محافظین راه. (ناظم الاطباء). کسی که به سرکردگی فوجی از طرف سلاطین در راهها بنشیند تا قوافل را از منازل مخوفه محفوظ بگذارند و معنی ترکیبی آن در ترکی سپاهی راننده، قراسپاهی و سورن راننده: آخر آن چهره قراسورن خط خواهد شد بس که خال تو ره قافلۀ مور زند. محسن تأثیر (از آنندراج). ، (خراج...) نوعی خراج بوده است که سابقاً از قراء میگرفته اند. (مرآت البلدان ج 1 ص 337)
قراسورن. سرهنگ محافظین قافله و محافظین راه. (ناظم الاطباء). کسی که به سرکردگی فوجی از طرف سلاطین در راهها بنشیند تا قوافل را از منازل مخوفه محفوظ بگذارند و معنی ترکیبی آن در ترکی سپاهی راننده، قراسپاهی و سورن راننده: آخر آن چهره قراسورن خط خواهد شد بس که خال تو ره قافلۀ مور زند. محسن تأثیر (از آنندراج). ، (خراج...) نوعی خراج بوده است که سابقاً از قراء میگرفته اند. (مرآت البلدان ج 1 ص 337)
ترکی سپاهیران، جندار سرهنگ محافظان قافله آنکه بسرکردگی گروهی از جانب پادشاه در راهها نشیند تا قوافل را از منازل مخوف بسلامت بگذراند امنیه. یا خراج قراسواران. نوعی خراج که سابقا از قری و قصبات می گرفتند (قاجاریه)
ترکی سپاهیران، جندار سرهنگ محافظان قافله آنکه بسرکردگی گروهی از جانب پادشاه در راهها نشیند تا قوافل را از منازل مخوف بسلامت بگذراند امنیه. یا خراج قراسواران. نوعی خراج که سابقا از قری و قصبات می گرفتند (قاجاریه)