- قراداغ
- ترکی سیاکوه
معنی قراداغ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیمان نامه، پیمان
خدمتکار بیمارستان، خادم منازل و موسسات، سرایدار
آب جوش که در آن قند حل کنند
جمع قرن، سده ها
ترکی سیاه گوش از جانوران، پروانک سیاه گوش
ترکی سیاه اخته از گیاهان، خسرودارو از گیاهان قره قاط
قره آغاج بنگرید به قره آغاج قراغاج
ترکی سیاکوه
ترکی قره طاط بنگرید به قره طاط قره طاط
دارای پایداری، تعیین شده، قول، پیمان
خوراک سپاه
کواتان کوادان نام شهری در خراسان بزرگ
تیره کنه ها
قراثا در فارسی فرخرما خرمای درشت و کشیده بهترین قسم خرماست
ترکی سنگ انداز جنگی منجنیقی که در جنگ بکار می بردند
جمع قرابه، از ریشه پارسی کراوه ها
قره باغ سیا باغ نام جایی است
آنکه بدیگری بدهکار است
ترکی سیاکوه
پشتیبان
جمع مراده، آرزوها خواست ها جمع مراده، جمع مراد آرزوها مقصودها: و از شهاب الدین مسعود شنیدم... که هنوز اوهار مرادات در چمن سلطنت از اکمام تخمی تمام بیرون نیامده
در برخی واژه نامه ها واردات را رمن وارده دانسته اند وارده خود رمن وارد و مادینه آنست و در تازی واردات به گونه ای رمن (به صیغه جمع) به کار می رود رسیده ها کالاها رسیده، مرز باژها (حقوق گمرکی)، در آمد ها ی
پیمان، عهد
تعهدی معملاً کتبی که بر اساس آن دو یا چند شخص حقیقی یا حقوقی وظایف و حقوقی نسبت به هم در نظر می گیرند، عهدنامه، پیمان
نگهبان سرا، دربان
گلناکی گلناک شدن زمین
دستگاهی است که به کمک امواج تشعشعی وضع و فاصله اشیا را معین میکند
دردناک، پر از درد و رنج
دستگاهی که با استفاده از امواج تشعشعی محل، ارتفاع و فاصلۀ جسمی را در زمین یا آسمان تعیین می کند
پردردوغم مثلاً دل پرداغ، شخص بسیار اندوهگین و ماتم زده
مقابل جماعت، در فقه ویژگی نمازی که به تنهایی خوانده شود، به تنهایی (خواندن نماز) مثلاً نمازش را فرادا خواند
جمع قاده، جمع قائد، سرداران لشکر کشان جمع قائد (قاید)
بهترین قسم خرماست
جمع قراد، کنه ها