معنی قرارداد - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با قرارداد
قرارداد
قرارداد
تعهدی معملاً کتبی که بر اساس آن دو یا چند شخص حقیقی یا حقوقی وظایف و حقوقی نسبت به هم در نظر می گیرند، عهدنامه، پیمان
فرهنگ فارسی عمید
قرارداد
قرارداد
دارای پایداری، منصوب و مقرر و برقرار. تعیین شده. قول. شرط. پیمان، اقرار، دستور، قانون، ختم عمل، قرارنامه. (ناظم الاطباء). - صلح قرارداد، صلحی که بواسطۀ عهد و پیمان تعیین و قرار شده باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
قرارداد
قرارداد
پیمان، پیمان نامه، عهدنامه، قولنامه، کنترات، معاهده، مقاوله، مقاوله نامه، مواضعه، میثاق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
قرار داد
قرار داد
پیمان همایه هرنیز اتفاق دو یا چند تن در امری، پیمان عهد نامه قرار نامه. یا قرار داد سیاسی. عهد نامه سیاسی پیمان سیاسی
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.