- قدیمانه
- از روزگار پیشین قدیما
معنی قدیمانه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ادبمندانه مانند ادیبان: ادیبانه سخن گفت، ادبی مربوط بادبیات: بیانات ادیبانه
پای مردانه
از روی حکمت و دانائی
از روی یک رنگی و دوستی، خالصانه، دوستانه
مانند حکیمان، به روش حکیمان، از روی حکمت و دانایی
مانند ادیبان، ادیب مانند، به روش ادبی، دارای فنون ادب، ادبی
صمیم صمیمی: روابط صمیمانه ای با او دارد، از روی صمیمیت خالصانه: یا او صمیمانه رفتار می کند
کرویای بری کرویای صحرایی قرنباد
Wholeheartedly
всем сердцем
von ganzem Herzen
від щирого серця
z całego serca
de todo coração
con tutto il cuore
de todo corazón
de tout cœur
van ganser harte
पूरे दिल से
sepenuh hati
بكلّ قلبٍ
בלב שלם
全心全意地
tüm kalbiyle
kwa moyo wote
อย่างเต็มหัวใจ
আন্তরিকভাবে