جدول جو
جدول جو

معنی قدیدیم - جستجوی لغت در جدول جو

قدیدیم
(قُ دَ)
مصغر قدّام به معنی پیش. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به قدام شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فایدیم
تصویر فایدیم
(دخترانه)
گل نیلوفر، نام همسر کبوجیه پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
نوعی از گل آذین شبیه گل آذین خوشه ای که گل های آن همه در یک سطح قرار دارد مانند گل آذین گلابی و گیلاس، حلقه هایی از بخار که گرد ماه یا خورشید پیدا می شود، تاج، افسر، کلاه پادشاهی، برای مثال چو دیهیم شاهی به سر برنهاد / جهان را سراسر همه مژده داد (فردوسی - ۱/۱۶۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جدیدین
تصویر جدیدین
شب و روز (زیرا هرگز کهنه نمی شوند)
فرهنگ فارسی عمید
(قُ دَ دی ی)
حزام بن هشام خزاعی از راویان است. (معجم البلدان). روات در علم حدیث نه تنها کسانی هستند که احادیث پیامبر اسلام (ص) را از دیگران می شنوند و آن ها را حفظ می کنند، بلکه این افراد در بررسی صحت و سقم روایات نیز دخیل هستند. محدثان با بررسی زندگی و شخصیت روات، روایات صحیح و معتبر را از غیرمعتبر تفکیک می کنند. در نتیجه، نقش روات در صحت سنجی احادیث و جلوگیری از تحریف آن ها بسیار مهم است.
لغت نامه دهخدا
(قَ دی یو)
پیروان لشکر از اهل حرفه مانند پاره دوز، بیطار، کاسه گر، آهنگر، درزی و مانند آن. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
یکی از منازل بنی اسرائیل است چندان از کوه طور دور نبود و چون در آنجا اعجازاً از صخره برای آن قوم بهانه جو و گردنکش آب بیرون آمد بدین واسطه شهرت یافت. (از قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(شَ دی یَ)
یکی از نقاط اهواز - بصره. (ابن اثیر ج 7 ص 125 در شرح جنگهای صاحب زنج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قدیدیون
تصویر قدیدیون
پیروان لشکر پیشه ورانی که سپاه را همراهی می کنند پیرا سپاهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیهیم
تصویر دیهیم
تاجی که مخصوص پادشاهان است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حدیدی
تصویر حدیدی
آهنی آهنین، کستره از گیاهان منسوب به حدید آهنی، سمسمیقا
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده (افزونی یاء بر قدیم درست نیست) (با یاء مصدری و بمعنی مصدری استعمال آن صحیح است) باستانی کهنه دیرینه کهن، سالدیده پیر. توضیح کلمه قدیمی... و امثال آن اگر با یاء مصدری و بمعنی مصدری استعمال شود صحیح است مانند قدیمی بودن کتاب دلیل اهمیت آنست اما اگر با یاء الحاق و بمعنی وصف مطلق بکار رود مثل کتاب قدیمی - بمعنی کتاب کهنه - غلط است و بجای آن قدیم باید نوشته شود دوست قدیم کتاب قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیهیم
تصویر دیهیم
((دِ))
تاج، کلاه زرنشان، نوعی از گل آذین مانند آذین خوشه ای که گل های آن در یک سطح قرار دارد، داهیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
دیرینه، کهنه، سال دیده، پیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
کهن، باستانی، کهنه، پارینه، دیرین، دیرینه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیهیم
تصویر دیهیم
اکلیل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
Ancient, Antiquated, Old
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
ancien, antiquité, vieux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مد روزی، مدرنیته، مدرنیزه سازی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
प्राचीन , पुराना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
antik, eski
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
古代の , 古い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
古老的 , 陈旧的 , 老的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
עתיק , ישן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
고대의 , 오래된
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
kuno, tua
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
oud, verouderd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
antigo, antiquado, velho
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
antico, antiquato, vecchio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
antiguo, anticuado, viejo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
стародавній , застарілий , старий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
starożytny, przestarzały, stary
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
antik, veraltet, alt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
древний , устаревший , старый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قدیمی
تصویر قدیمی
kale, zamani, mzee
دیکشنری فارسی به سواحیلی