- قدمگا
قله ای در خطیرکوه به ارتفاع، ۵۱ متر در مرز تهران، سمنان
معنی قدمگا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(نَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان اردوغش بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
(چَ مَ خُ رَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان زیرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور که در 5 هزارگزی شمال قدمگاه واقع است. کوهستانی است با هوای معتدل و 127 تن سکنه دارد. آبش از قنات. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است. ده زمان نیز جزءاین ده شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان اسحاق آباد بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. 12هزارگزی جنوب خاوری قدمگاه، سر راه مالرو عمومی باغشن به اسحاق آباد. ناحیه ای است واقع در جلگه، شوره زار، گرمسیر. دارای 278 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات. راه مالرو میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان اسحاق آباد بخش قدمگاه شهرستان نیشابور در 18هزارگزی خاور قدمگاه و10هزارگزی شمال شوسۀ عمومی مشهد به تهران. جلگۀ شوره زار و گرمسیر است. 86تن سکنۀ شیعۀ فارسی زبان دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
(خَرْوِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان اردوغش بخش قدمگاه شهرستان نیشابور، واقع در 20هزارگزی شمال نیشابور. این ده کوهستانی و معتدل است. آب آن از قنات و رودخانه. محصول آن غلات و بنشن. شغل اهالی زراعت و مالداری. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان قدمگاه شهرستان نیشابور دارای 194 تن سکنه است. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(دِهْ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. واقع در 5هزارگزی جنوب قدمگاه. دارای 141 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(فَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان اسحاق آباد بخش قدمگاه شهرستان نیشابورکه در 21 هزارگزی جنوب قدمگاه سر راه مالرو عمومی باغش به حصاریزدان قرار دارد. جلگه ای معتدل و دارای 276 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده اش غلات، پنبه و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(حِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. واقع در سی هزارگزی خاور قدمگاه. ناحیه ای است واقع در دامنه. معتدل. دارای 397 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(قَ رَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور در 6 هزارگزی جنوب خاوری قدمگاه. موقع جغرافیایی آن دامنه و معتدل است. سکنه 223 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(نُ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور، در 2هزارگزی باختر قدمگاه. جلگه و معتدل و سکنۀ آن 267 تن است. قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(عِ مَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان اسحاق آباد، بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. سکنۀ آن 564 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(قَ دَ)
لغت نامه دهخدا
کوه کوه قدمگاه، در دهکدۀ چشمه از دهات سوادکوه نزدیک نهری است به نام کوریا که به عقیدۀ رابینو همان کرود است. (مازندران و استراباد رابینو ص 156)
دهی از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور است با 160 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(نَ بَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان اسحاق آباد بخش قدمگاه شهرستان نیشابور، در 15 هزارگزی جنوب قدمگاه، در جلگۀ معتدل هوائی واقع است و 349 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات، شغل مردمش زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(حِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان اسحاق آباد بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. واقع در دوازده هزارگزی خاور قدمگاه و 5هزارگزی شمالی جاده شوسۀ عمومی نیشابور به مشهد. ناحیه ای است واقع در جلگه گرمسیر شوره زار. دارای 180 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات. اهالی به کشاورزی گذران میکنند، راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(بَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. سکنه 824 تن. آب از قنات. محصول آنجا غلات، لبنیات. شغل اهالی آن زراعت و گله داری. مزرعۀ عباس آباد میلان جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(حِ مَ تی یِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری قدمگاه. ناحیه ای است واقع در جلگه معتدل. دارای 568 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجاغلات، بنشن. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(قَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند. در 21هزارگزی جنوب باختری شوسف و 19هزارگزی باختر شوسۀ عمومی مشهد به زاهدان است. دامنه و معتدل است. سکنۀ آن 343 تن است و آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(قَدَ)
لغت نامه دهخدا
قصبۀمرکز بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. واقع در 24هزارگزی خاور نیشابور و سر راه شوسۀ عمومی تهران به مشهد است. موقع جغرافیایی آن دامنه و معتدل و سکنۀ آن 1335 تن است. آب آن از قنات و محصولات آن غلات، انواع میوه جات و شغل اهالی زراعت و کسب و قالیچه بافی است. راه اتومبیل رو دارد. از ادارات دولتی، بخشداری، پاسگاه، ژاندارمری، صندوق پست، تلفن، دبستان، دفتر ازدواج و طلاق و ادارۀ آمار دارد. ساکنین قصبه عموماً سادات هستند و از آثار باستانی بقعۀ قدمگاه امام هشتم و یک قلعه در بالای تپه دارد. دارای 3 کافه و 10 باب دکاکین مختلفه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(قَ دَ)
لغت نامه دهخدا
جای نهادن قدم. جای قدم، طهارت خانه و بیت الخلاء. (آنندراج) ، جائی که پای پیامبری یا امامی و یا ولیی به آنجا رسیده باشد. جاهائی که اثر پائی در سنگ و جز آن پدیدار است و گمان برند که جای پای پیامبری یا امامی است
(قَ دَ)
لغت نامه دهخدا
اقلیمیا است و آن معدنی و ذهبی و فضی و نحاسی میباشدو بهترین آن معدنی است و از جزیره قبرس می آورند و در داروهای چشم به کار میبرند. (برهان) (آنندراج)
(قُ دَ)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ قدیم. (منتهی الارب). قدماء:
بنمود مرا راه علوم قدما پاک
و آنگاه از آن برتر بنمودم و بهتر.
ناصرخسرو.
رجوع به قدیم شود
بنمود مرا راه علوم قدما پاک
و آنگاه از آن برتر بنمودم و بهتر.
ناصرخسرو.
رجوع به قدیم شود
(قَ دَ هَِ خِ)
لغت نامه دهخدا
برجی است در آمل نزدیک سبزه میدان که در قبرستانی معروف به مصلی واقع است. (مازندران و استراباد رابینو ص 64)
بنای کوچکی است بین شهر استراباد وقلعه خندان. (مازندران و استراباد رابینو ص 102)
بنای کوچکی است بین شهر استراباد وقلعه خندان. (مازندران و استراباد رابینو ص 102)
(قَ دَ هََ مِ)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از بخش های تابعۀ شهرستان نیشابور. محدود است از طرف شمال به کوه بینالود، از خاور به دهستان پیوه ژن، از جنوب به شهرستان کاشمر، از باختر به بخش حومه. موقعیت بخش کوهستانی و هوا معتدل است. آب آن از قنوات و رودخانه های محلی است. محصولات عمده غلات، پنبه، بنشن و انواع میوه جات و شغل اهالی زراعت، گله داری و باغداری است. راه شوسۀ تهران به مشهداز این بخش عبور مینماید. بخش قدمگاه از سه دهستان به نام اردوغش، زبرخان و اسحاق آباد که دارای 57 آبادی بزرگ و کوچک است تشکیل یافته. مجموع نفوس آن در حدود 20337 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(قَدَ هَِ دَ)
لغت نامه دهخدا
در سراندیب که اول قدم حضرت آدم علیه السلام بر روی زمین در آنجا رسیده کوهی است در جزیره و به برکت آن قدم کان یاقوت در آنجا پیدا شده
(بُ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان اردوغش بخش قدمگاه شهرستان نیشابور، جلگه، معتدل. سکنۀ آن 460 تن. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات، پنبه و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
جای نهادن قدم، جائی که پای پیامبری یا امامی یا ولیی بانجا رسیده باشد، جاهائی که اثر پائی در سنگ و جز آن پدیدار است دهکده ای در 03 کیلومتری شرق نیشابور به مشهد که جای پای مبارک حضرت امام رضا علیه السلام در آن منقوش است و گنبد و بارگاهی دارد و بهمین جهت قدمگاه معروف شده و محل زیارت شیعیان است
جمع قدیم. یا قدماء خمسه. در میان فلاسفه یونان کسانی بودند که قایل به پنج مبدا قدیم برای عالم وجود بودند: باری تعالی نفس هیولی دهر و خلا و بتعبیر دیگر: باری تعالی نفس کلیه هیولای اولی مکان و زمان مطلق
