معنی قدما قدما قدیم ها، پیشین ها، دیرین ها، دیرینه ها، قدیمی ها، جمع واژۀ قدیم تصویر قدما فرهنگ فارسی عمید
قدما قدما جمع قدیم. یا قدماء خمسه. در میان فلاسفه یونان کسانی بودند که قایل به پنج مبدا قدیم برای عالم وجود بودند: باری تعالی نفس هیولی دهر و خلا و بتعبیر دیگر: باری تعالی نفس کلیه هیولای اولی مکان و زمان مطلق فرهنگ لغت هوشیار
قدما قدما جَمعِ واژۀ قدیم. (منتهی الارب). قدماء: بنمود مرا راه علوم قدما پاک و آنگاه از آن برتر بنمودم و بهتر. ناصرخسرو. رجوع به قدیم شود لغت نامه دهخدا
قدنما قدنما آنچه قد شخص را نشان دهد یا (آینه) آیینه قدنما. آیینه ای که تمام قد و بالای انسان را نشان دهد آینه قدی فرهنگ لغت هوشیار