- قدرناشناسی
- قدرناشناس بودن، نشناختن قدر خدمت دیگران
معنی قدرناشناسی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نشناختن قدر کارو فدا کاری دیگران
آنکه قدر نیکویی و خدمت دیگران را نداند
نشناختن قدر کارو فدا کاری دیگران
آنکه کار و فداکاری مردم را قدر نداند: تف باین خاک خسرو و روزگار قدر نشناس که تخم وفایش سر به ته حاصل می دهد
درک کردن ارزش نیکویی و خدمت دیگران و سپاسگزاری از آنان