- قثوم
- بخشنده
معنی قثوم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بازآمدن، آمدن از جایی، از سفر برگشتن
پاینده، قائم به ذات، از نام های باری تعالی
از سفر برگشتن
سالخورده: مرد کار بی اندیشه
گرد بلند شدن
بخشنده: مرد، پر آب: چاه
جمع قشم، آبراهه ها
پاینده، قائم بذات
بوسیدن بوسه دادن
تیره
سیر از گیاهان، دسته دسته هر چیز برنده سیر (خوردنی)
سیر، غدۀ زیرزمینی گیاه سیر با قطعه های جداگانه و سفید رنگ در غشاهای نازک و ظریف که بوی تندی دارد، گیاه این غده که علفی، پایا و از خانوادۀ سوسن است
گروهی از مردم با ویژگی های مشترک زبانی، تاریخی و نژادی، خویشاوندان، همسر، زن
خاکی رنگ، زبر
گروه مردان و زنان را گویند
سیر (خوردنی)
زین پوش، نیی که میان آن کاواک نباشد