- قتین
- زاخورش زن کم خور، مرد کم خور، ابریشم جوش دیده پیله جوش دیده، خوبروی، خوار: مرد، نیزه کهنه، کنه از خرفستران
معنی قتین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هشیوار
بلغت زنده وپازندبمعنی موجود شده وپیدا گردیده وبهم رسیده باشد
آراسته شدن
نزدیک، همدم، همسر، یار، مصاحب
دارای متانت، محکم، ثابت، استوار، پابرجا
گداخته، سنگلاخ سیاه
کشته شده، مقتول
آغاز پیری، سر میخ زره
گرد خاک تیره
ترکی برادر شوهر، برادر زن برادر شوهر، برادر زن
نادرست نویسی کژین کچین آنچه از کژ ابریشم کم بهافراهم آورند
همسر، همسال مرد، نزدیک، همنشین
دوخم که برابر با یک هزار و دو سد (رطل عراقی) درآن آب بگنجد این اندازه ظب بارواداشت (شافعی) پلیدنمی گردد تثنیه قله دو تیغ (کوه)
از ریشه لاتینی پنبه کار پنبه دار چارک زاور، آزار
پابرجا، ثابت و استوار
شصت، عدد شصت
مقتول، کشته شده
Demure
comedido
zurückhaltend
skromny
скромный
скромний
terughoudend
comedido
réservé
riservato
विनम्र
tertutup