جدول جو
جدول جو

معنی قتارد - جستجوی لغت در جدول جو

قتارد
(قُ رِ)
مرد بسیار گوسپند و بز. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
قتارد
رمه دار: مرد
تصویری از قتارد
تصویر قتارد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قتاد
تصویر قتاد
درختی خاردار که از ساقۀ آن کتیرا می گیرند، گون
فرهنگ فارسی عمید
(قَ رِ)
دامنهای پیراهن و مانند آن. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گابریل، جامعه شناس فرانسوی، وی در سال 1843 میلادی در ’سارلا’ متولد شد و چون یکی از صاحب منصبان وزارت دادگستری بود سالهای ممتد در مسقطالرأس خویش در امور قضایی و جرم شناسی به تحقیق و تتبع پرداخت، آنگاه بریاست آمار وزارت دادگستری رسید، سپس بتدریس فلسفۀ جدید در ’کلژ دو فرانس’ پرداخت، بالاخره بسال 1900 بعضویت آکادمی علوم اخلاق و سیاست در رشتۀ فلسفه انتخاب گردید، آثار بسیاری از خود باقی گذاشته است از آن جمله: جنایت مقایسه ای، جنایت شغلی، تتبعات جزائی واجتماعی، تتبعات روانشناسی اجتماعی، منطق اجتماعی و قوانین تقلید (که یکی از آثار جالب اوست)، قوانین اجتماعی، افکار و ملت، فلسفۀ جزائی، تحولات حقوق، تحولات قدرت، قطعاتی از تاریخ آینده و غیره
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
مقترد. قتارد. مرد بسیار گوسپند و بز. (منتهی الارب). چنین گفته اند ولی همه آنها تصحیف شده و صحیح آنها با ثاء مثلثه است چنانکه ابوعمرو و ابن اعرابی و جز ایشان تصریح کرده اند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قُ)
بوی عود. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بوی بخور. (اقرب الموارد) ، بوی دیگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). بوی دود مطبوخ. (اقرب الموارد از مصباح) ، افزار دیگ. (منتهی الارب) (آنندراج) ، بوی بریانی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، بوی استخوان سوخته. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(قَ مَ)
موضعی است مر بنی سلیم را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
درختی است سخت خارناک. ج، اقتاد. اقتد. قتود. (منتهی الارب) (آنندراج).
- امثال:
من دونه خرطالقتاد. (منتهی الارب). درخت سختی است که خار آن مانند سوزن و این نوع را اعظم خوانند و در مثل است: من دونه خرطالقتاد، یعنی خرط قتاد از آن آسان تر است یا بعبارت دیگر بدان دسترسی پیدا نشود مگر با مشقت و رنج فراوان مانند خرط قتاد. و اما قتاد اصغر گونه ای است که میوۀ آن مانند عشر نفاخ است. (اقرب الموارد). اسم خاری است که به فارسی گون نامند و نوارس قسمی از اوست که به فارسی قیج گویندو کتیرا صمغ گون است. در دوم گرم و خشک و آب او جهت سرفه و ضیق النفس و طلای او با عسل جهت رفع اثار جلد مفید است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
ذات قتاد، موضعی است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قترد
تصویر قترد
رمه دار: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قتار
تصویر قتار
بوی دیگ افزار، بوی بریانی، بوی استخوان سوخته، بوی مشک بید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قتاد
تصویر قتاد
گون از گیاهان گون
فرهنگ لغت هوشیار