جدول جو
جدول جو

معنی قبجی - جستجوی لغت در جدول جو

قبجی
نام قسمی درم بوده است در قدیم
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قبطی
تصویر قبطی
از مردم مصر قدیم، زبانی از خانوادۀ زبان های سامی ی حامی که در قدیم در مصر رایج بود و اکنون متداول نیست و فقط عدۀ کمی از مردم و روحانیان آن را حفظ کرده اند، خطی متعلق به مصریان باستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آبجی
تصویر آبجی
خواهر، دختری که با شخص دیگر پدر و مادر مشترک داشته باشد، هم شیره
فرهنگ فارسی عمید
از ترکی آغاباجی، مرکب از: آغا، سید و سیده + باجی، خواهر، در تداول خانگی، خواهر
لغت نامه دهخدا
(حَ جا)
و حباجی ̍. جمع واژۀ حبج. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
ظاهراً منسوب به آبج معرب آبه (آوه) ، و محتمل است که آبج محلی دیگر باشد
لغت نامه دهخدا
از نژاد قبط منسوب به قبط از قوم قبط از نژاد قبط، جمع اقباط یا ماههای قبطی. عبارتند از: توت (توث) باوی اثور کراق طوفی ماخبر فامینوث فرموثی باخون باونی افبقی ماسوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
آنامیتی، نیمروز (جنوب) منسوب است به قبله، طرف جنوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبای
تصویر قبای
قبا
فرهنگ لغت هوشیار
مخفف آغاباجی که کلمه ترکی است به معنی خواهر، خواهر خواهربزرگ، در خطاب بزنان گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قابجی
تصویر قابجی
حاجب دربان بواب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبجی
تصویر آبجی
خواهر، مخفف آغاباجی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
پیشین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
سابقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
Previous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
précédent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
previo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
önceki
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
anterior
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
предыдущий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
vorherig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
پچھلا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
পূর্ববর্তী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
ก่อนหน้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
wa awali
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
前の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
попередній
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
以前的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
קודם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
이전의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
sebelumnya
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
poprzedni
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
vorige
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
precedente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قبلی
تصویر قبلی
पिछला
دیکشنری فارسی به هندی