- قانطین
- جمع قانط در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
معنی قانطین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
طرفداران معاویه در مقابل علی بن ابی طالب
جمع قاسط، ستمکاران
جمع قاطن، ماندگاران باشندگان
جمع قانع، بسند کاران، کم خواهان، مزدوران
جمع قانت، خاموشان، فرمان برندگان، نیایشگران، پرهیزگاران
ایستگاه بهداشتی شهربندان جایی که در آن مسافرانی را که از سر زمینی وارد می شوند که در آنجا بیماریی مانند ساری وبا و طاعون شیوع دارد مدت چند روز نگهداری می کنند
آسایی
آساها
علی البدل، ولیعهد، نایب، خلیفه، وکیل
فرانسوی شسنک (شسن صدف)
نظم و ترتیب، شایسته و آراسته
ولی، نایب، خلیفه
طرفین، دو جانب
قائل ها، گوینده های سخن، سخنگوها، جمع واژۀ قائل
مکانی که در آن برای پیشگیری از شیوع بیماری های واگیردار، افراد مظنون به داشتن بیماری خاصی را برای مدتی معین نگهداری می کنند تا سلامت یا عدم سلامت آنان مشخص شود، نگه داشتن افراد مشکوک به بیماری در مکانی خاص
کسی که به جای دیگری بنشیند و کارهای او را انجام بدهد، خلیفه، قائم مقام، ولیعهد، عوض
قانونها، مقررات و احکامی که از طرف دولت و مجلس برای برقراری نظم و اداره کردن امور جامعه وضع شود، جمع واژۀ قانون
جمع قاتل، کشندگان جمع قاتل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) کشندگان
جمع قاعده، سترون ها، نبلان
جمع قاسم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع قاطع، سلاک نشینان، مستاجرین
جمع قاصر، کوتاهی کنندگان
سنبه
جمع قایل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) قایلین بخلا
جمع قائف، چهره شناسان پی شناسان
جمع قایل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) قایلین بخلا
جمع قایف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع قاهر، چیرگان
داتیک داتیکان آساییک کناریک چغانه زن
جائیکه در آن مسافران و عابران را مورد بازرسی قرار میدهند و از ورود بیماران جلوگیری بعمل میاورند، ایستگاه بهداشتی
جمع قنطار، بنگرید به قنطار جمع قنطار
جمع قانون
تاج الملوک
تغاری بزرگ سفالین یا مسین دارای لبه ای کوتاه که به جهت خمیر کردن آرد یالباس شستن بکار برند و یا در آن آب ریزند: لانجین پیاله کن که لب یار نازک است. کاسه بزرگ