الظاهر. بیست و یکمین از ممالیک برجی است که در 17 ربیع الاول سال 904 هجری قمری در مصر خلافت کرد و در 27 ذی القعده سال 905 فرار نمود. (معجم الانساب زامباور ج 1 ص 164)
الظاهر. بیست و یکمین از ممالیک برجی است که در 17 ربیع الاول سال 904 هجری قمری در مصر خلافت کرد و در 27 ذی القعده سال 905 فرار نمود. (معجم الانساب زامباور ج 1 ص 164)
دستورها، مقررات و احکامی که از طرف دولت و مجلس برای برقراری نظم و اداره کردن امور جامعه وضع شود رسم، آیین، روش اصل اثبات شده در یک علم مثلاً قانون نیوتن، قانون علیت از آلات موسیقی شبیه سنتور که خرک های متعدد دارد و با مضراب هایی بر انگشتان دست نواخته می شود قانون اساسی: قانونی که پایه و اساس همۀ قانون های مملکت و حکومت است
دستورها، مقررات و احکامی که از طرف دولت و مجلس برای برقراری نظم و اداره کردن امور جامعه وضع شود رسم، آیین، روش اصل اثبات شده در یک علم مثلاً قانون نیوتن، قانون علیت از آلات موسیقی شبیه سنتور که خرک های متعدد دارد و با مضراب هایی بر انگشتان دست نواخته می شود قانون اساسی: قانونی که پایه و اساس همۀ قانون های مملکت و حکومت است
دژی است نزدیک رمله در سرزمین فلسطین. در این قلعه عاصم بن ابی بکر بن عبدالعزیز بن مروان و عمرو بن ابی بکر و عبدالملک وابان و مسلمه فرزندان عاصم و گروهی دیگر کشته شدند. (معجم البلدان) (منتهی الارب)
دژی است نزدیک رمله در سرزمین فلسطین. در این قلعه عاصم بن ابی بکر بن عبدالعزیز بن مروان و عمرو بن ابی بکر و عبدالملک وابان و مسلمه فرزندان عاصم و گروهی دیگر کشته شدند. (معجم البلدان) (منتهی الارب)
دهی است از دهستان گوکلدن بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس در 92000 گزی شمال خاوری گنبد سر راه فرعی گنبد به مراوه تپه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی معتدل. سکنه 1050 تن. آب آن از رود خانه گرگان. محصولات آن میوه جات فراوان، حبوبات، تریاک، ابریشم. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان ابریشم بافی و نمدمالی است. مدرسه علوم دینی به سرپرستی یکی از علمای تراکمه دایر است. 5 باب دکان دارد. از دو محل بالا و پایین تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان گوکلدن بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس در 92000 گزی شمال خاوری گنبد سر راه فرعی گنبد به مراوه تپه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی معتدل. سکنه 1050 تن. آب آن از رود خانه گرگان. محصولات آن میوه جات فراوان، حبوبات، تریاک، ابریشم. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان ابریشم بافی و نمدمالی است. مدرسه علوم دینی به سرپرستی یکی از علمای تراکمه دایر است. 5 باب دکان دارد. از دو محل بالا و پایین تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
سنگ دان مرغ را گویند. پوست اندرونی او را خشک کرده بسایند و با شراب بیاشامند درد معده را نافع باشد خاصه پوست سنگدان خروس. گویند عربی است. (برهان). روده و اندرون مرغ. ج، قوانص. (منتهی الارب از حاشیۀ برهان چ معین) (ناظم الاطباء). قانصه برای مرغ چون معده باشد در انسان. حوصله. چینه دان و سنگ دان است و بهترین آن از اردک و مرغ پرواری است و بعد ازاخراج عصبهای او کثیرالغذاء و مولد خون صالح و رافعخفقان و دیرهضم و مصلحش آبکامه و نمک است، و پوست اندرون آن را چون خشک کنند و سائیده با آب سرد بنوشندجهت درد معده و زلق الامعاء و اسهال بغایت نافع است. (از تحفۀ حکیم مؤمن). و رجوع به قانسهالطیر شود
سنگ دان مرغ را گویند. پوست اندرونی او را خشک کرده بسایند و با شراب بیاشامند درد معده را نافع باشد خاصه پوست سنگدان خروس. گویند عربی است. (برهان). روده و اندرون مرغ. ج، قوانص. (منتهی الارب از حاشیۀ برهان چ معین) (ناظم الاطباء). قانصه برای مرغ چون معده باشد در انسان. حوصله. چینه دان و سنگ دان است و بهترین آن از اردک و مرغ پرواری است و بعد ازاخراج عصبهای او کثیرالغذاء و مولد خون صالح و رافعخفقان و دیرهضم و مصلحش آبکامه و نمک است، و پوست اندرون آن را چون خشک کنند و سائیده با آب سرد بنوشندجهت درد معده و زلق الامعاء و اسهال بغایت نافع است. (از تحفۀ حکیم مؤمن). و رجوع به قانسهالطیر شود
ابن عبدالله ظاهری (850- 922هجری قمری = 1446- 1516 میلادی) (منسوب به ظاهر خوشقدم) ، اشرفی (منسوب به اشرف قایتبای) ، غوری (منسوب به طبقۀ غور). بیست و سومین از ممالیک برجی است (906- 922 هجری قمری) و آن دسته ای هستند که در مصر قرائت قرآن را به ممالیک سلطان می آموختند. سلطان مصر و چرکسی الاصل. در خدمت سلاطین به سر میبرد و به منصب ریاست دربانی (حجابهالحجاب) حلب منصوب گردید و سپس به سال 905 هجری قمری در قلعۀ جبل قاهره بسلطنت با او بیعت کردند. آثار و ابنیۀ بسیاری بنیاد کرد ولی در پایان به بدی و لهو و لعب و موسیقی گرائید. مردی زیرک و نابغه بود. دیوان شعری دارد که سیوطی شرحی بر بخشی از موشحات آن نگاشته و آن را ’النفح الظریف علی الموشح الشریف’ نام نهاده است. سلطان سلیم عثمانی با لشکری فراوان بقصد او حرکت کرد و در نزدیکی حلب جنگی میان آنان درگرفت و بدنبال آن لشکر قانصوه شکست خورد و خودش نیزکشته شد. رجوع به زامباور ج 1 ص 164 و الاعلام زرکلی ج 2 ص 788 و السنا الباهر خطی و دررالحبب خطی شود
ابن عبدالله ظاهری (850- 922هجری قمری = 1446- 1516 میلادی) (منسوب به ظاهر خوشقدم) ، اشرفی (منسوب به اشرف قایتبای) ، غوری (منسوب به طبقۀ غور). بیست و سومین از ممالیک برجی است (906- 922 هجری قمری) و آن دسته ای هستند که در مصر قرائت قرآن را به ممالیک سلطان می آموختند. سلطان مصر و چرکسی الاصل. در خدمت سلاطین به سر میبرد و به منصب ریاست دربانی (حجابهالحجاب) حلب منصوب گردید و سپس به سال 905 هجری قمری در قلعۀ جبل قاهره بسلطنت با او بیعت کردند. آثار و ابنیۀ بسیاری بنیاد کرد ولی در پایان به بدی و لهو و لعب و موسیقی گرائید. مردی زیرک و نابغه بود. دیوان شعری دارد که سیوطی شرحی بر بخشی از موشحات آن نگاشته و آن را ’النفح الظریف علی الموشح الشریف’ نام نهاده است. سلطان سلیم عثمانی با لشکری فراوان بقصد او حرکت کرد و در نزدیکی حلب جنگی میان آنان درگرفت و بدنبال آن لشکر قانصوه شکست خورد و خودش نیزکشته شد. رجوع به زامباور ج 1 ص 164 و الاعلام زرکلی ج 2 ص 788 و السنا الباهر خطی و دررالحبب خطی شود
شکوفۀ نصل گیاه بهمی ̍ یا بهمی که از گرمی خشک شده باشد. ج، اناصیل. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، دوری و جدایی شدن میان قوم. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). دوری افتادن میان قوم. (از اقرب الموارد) ، فرودآمدن عقاب بر صید و یا گرفتن صید را در طرفی. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). فرودآمدن عقاب بر شکار و یا گرفتن عقاب شکار را در جانبی. (از اقرب الموارد) ، شکافته شدن غلاف شکوفه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (ازاقرب الموارد) ، منتشر و پراکنده شدن برق از افق. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
شکوفۀ نصل گیاه بُهمی ̍ یا بهمی که از گرمی خشک شده باشد. ج، اناصیل. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، دوری و جدایی شدن میان قوم. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). دوری افتادن میان قوم. (از اقرب الموارد) ، فرودآمدن عقاب بر صید و یا گرفتن صید را در طرفی. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). فرودآمدن عقاب بر شکار و یا گرفتن عقاب شکار را در جانبی. (از اقرب الموارد) ، شکافته شدن غلاف شکوفه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (ازاقرب الموارد) ، منتشر و پراکنده شدن برق از افق. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
نام منطقه ای است از گیلان و حدود آن بشرح زیر است: از طرف شمال دریای خزر، از جنوب خطالرأس اصلی سلسلۀ جبال البرز که حد طبیعی گیلان و قزوین است، از خاور شهرستان شهسوار (چابکسر آخرین ده رانکوه ازطرف باختر است)، بنابراین این منطقۀ رانکوه همان بخش های رودسر و لنگرود است که قسمت جنوبی جنگلی و کوهستانی و خوش آب و هوا و سردسیر و قسمت شمالی که در ساحل دریای خزر و در جلگه واقع است مانند گیلان معتدل و مرطوبست ومحصول عمده آن چای، ابریشم، کنف، غلات و فندق است، آب قراء جلگه از رودخانه های پلرود، شلمان رود، خشک رود، سیاهکل رود، سامان رود و لنگرود، و آب قراء کوهستانی از چشمه سار و رودخانه های محلی و استخر تأمین میشود، بخش رودسر خود از یازده دهستان بشرح زیرتشکیل شده است، حومه، املش، پلرودباز، رحیم آباد، سیارستاق قشلاقی، سیاهکل رود، اوشیان، اشکور وسطی، اشکورپائین، سیارستاق ییلاقی و سمام، که جمع دیه های بخش 402 آبادی و کوچک و بزرگ با 87هزار تن نفوس می باشد و بخش لنگرود نیز از 58 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده که جمعیت بخش باضافۀ خود شهر در حدود 40 هزارتن است و دیه های مهم آن عبارتند از: شلمان، دیوشل، نالکیاشر، بجاریس، فتیده، گلسفید، دریاسر، دریاکنار، ملاطه، سیگارود، و کیاکلایه، راه شوسۀ لاهیجان به شهسوار از وسط این بخش عبور میکند و علاوه بر آن راههای فرعی نیزدر داخل بخش وجود دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)، در جعرافیای سیاسی کیهان این منطقه تحت عنوان ’رانکوه و لنگرود’ آمده، مؤلف کتاب گوید: ’شرقی ترین ناحیۀ گیلان و طول آن 44 و عرض آن 43هزار گز و عبارت است از حاشیۀ باریکی از بحر خزر که متدرجاً از طرف جنوب ارتفاعش فزونی می یابد و بکوههای دیلمان متصل میشود، رانکوه بچندین بلوک تقسیم می شود از این قرار: رودسر، لنگرود، رانکوه، گزاف رود، سمام، سیارستاق، اشکور سفلی، اشکور علیا، که لنگرود مرکز رانکوه است’، رجوع به لنگرود و رودسر و هر یک از بخشهای مذکور در همین لغت نامه و فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 و جغرافیای سیاسی کیهان و فهرست سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو شود، و نیز در کتاب جغرافیای سیاسی کیهان آمده است: از بلوکهای رانکوه است و در جنوب لنگرود واقعشده و دارای 10000 تن جمعیت است، محصولات آن ابریشم و برنج و مرکبات است و در نقاط مرتفع آن زراعت جو و تربیت جانوران اهلی معمول است و دیه های معتبر آن شلمان و سیاهکل است، (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 272)
نام منطقه ای است از گیلان و حدود آن بشرح زیر است: از طرف شمال دریای خزر، از جنوب خطالرأس اصلی سلسلۀ جبال البرز که حد طبیعی گیلان و قزوین است، از خاور شهرستان شهسوار (چابکسر آخرین ده رانکوه ازطرف باختر است)، بنابراین این منطقۀ رانکوه همان بخش های رودسر و لنگرود است که قسمت جنوبی جنگلی و کوهستانی و خوش آب و هوا و سردسیر و قسمت شمالی که در ساحل دریای خزر و در جلگه واقع است مانند گیلان معتدل و مرطوبست ومحصول عمده آن چای، ابریشم، کنف، غلات و فندق است، آب قراء جلگه از رودخانه های پلرود، شلمان رود، خشک رود، سیاهکل رود، سامان رود و لنگرود، و آب قراء کوهستانی از چشمه سار و رودخانه های محلی و استخر تأمین میشود، بخش رودسر خود از یازده دهستان بشرح زیرتشکیل شده است، حومه، املش، پلرودباز، رحیم آباد، سیارستاق قشلاقی، سیاهکل رود، اوشیان، اشکور وسطی، اشکورپائین، سیارستاق ییلاقی و سمام، که جمع دیه های بخش 402 آبادی و کوچک و بزرگ با 87هزار تن نفوس می باشد و بخش لنگرود نیز از 58 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده که جمعیت بخش باضافۀ خود شهر در حدود 40 هزارتن است و دیه های مهم آن عبارتند از: شلمان، دیوشل، نالکیاشر، بجاریس، فتیده، گلسفید، دریاسر، دریاکنار، ملاطه، سیگارود، و کیاکلایه، راه شوسۀ لاهیجان به شهسوار از وسط این بخش عبور میکند و علاوه بر آن راههای فرعی نیزدر داخل بخش وجود دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)، در جعرافیای سیاسی کیهان این منطقه تحت عنوان ’رانکوه و لنگرود’ آمده، مؤلف کتاب گوید: ’شرقی ترین ناحیۀ گیلان و طول آن 44 و عرض آن 43هزار گز و عبارت است از حاشیۀ باریکی از بحر خزر که متدرجاً از طرف جنوب ارتفاعش فزونی می یابد و بکوههای دیلمان متصل میشود، رانکوه بچندین بلوک تقسیم می شود از این قرار: رودسر، لنگرود، رانکوه، گزاف رود، سمام، سیارستاق، اشکور سفلی، اشکور علیا، که لنگرود مرکز رانکوه است’، رجوع به لنگرود و رودسر و هر یک از بخشهای مذکور در همین لغت نامه و فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 و جغرافیای سیاسی کیهان و فهرست سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو شود، و نیز در کتاب جغرافیای سیاسی کیهان آمده است: از بلوکهای رانکوه است و در جنوب لنگرود واقعشده و دارای 10000 تن جمعیت است، محصولات آن ابریشم و برنج و مرکبات است و در نقاط مرتفع آن زراعت جو و تربیت جانوران اهلی معمول است و دیه های معتبر آن شلمان و سیاهکل است، (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 272)