جدول جو
جدول جو

معنی قالپاقچی - جستجوی لغت در جدول جو

قالپاقچی
کلاه دوز، رجوع به قالپاق شود
لغت نامه دهخدا
قالپاقچی
کلاه دوز
تصویری از قالپاقچی
تصویر قالپاقچی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی که کالای غیرمجاز خرید و فروش کند یا به خرید و فروش غیرمجاز کالایی بپردازد
فرهنگ فارسی عمید
صفحۀ فلزی گرد که در چرخ اتومبیل بر روی پیچ و مهره های چرخ نصب می کنند، کلاه پوستی
فرهنگ فارسی عمید
سرّاج، (رسمله قانون عثمانی)، کسی که زین ها را تعمیر کند، (رسمله قانون عثمانی)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان انزل بخش حومه شهرستان ارومیه، در 67هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 14هزارگزی شمال خاوری شوسۀ شاهپور به ارومیه، کوهستانی و در کنار دریاچه و معتدل مالاریائی است، 520 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه و قنات و محصولش غلات، چغندر، توتون، بادام و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جوراب بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
کسی که مال التجارۀ ممنوع الورود و یا ممنوع المعامله بدون کسب اجازه ای از دولت و یا پرداختن گمرک وارد کند یا بفروشد، آنکه کالا از بیراهه گذراند،
- امثال:
وای به وقتی که قاچاقچی گمرکچی شود
لغت نامه دهخدا
کلاه ترکان از پوست که پشم آن بازکرده نباشند
لغت نامه دهخدا
تصویری از قالتاقچی
تصویر قالتاقچی
ترکی زینگر کسی که زین ها را تعمیر کند سراج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قالپاق چی
تصویر قالپاق چی
ترکی وستولدوز
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که مال التجارء ممنوع الورود و یا ممنوع المعامله بدون کسب اجازه از دولت و یا پرداختن گمرک وارد کند یا بفروشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اپاقچی
تصویر اپاقچی
آبدار شرابدار، آشپز، سفره چی، خدمتکار
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی در ترکی به کلاهی گفته می شود که پشم آن باز نشده باشد: وستول (گویش گیلکی) خودک در خودرو کلاه ترکان از پوست که پشم آن را باز نکرده باشند، کاسه ایست فلزی که معمولا از ورشو است و آن را در وسط چرخ اتومبیل روی مهره های وصل کننده چرخ ببدنه ماشین نصب کنند. یا دور قالپاق. نواریست معمولا از ورشو یا پلاستیک در حاشیه خارجی قالپاق نصب کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاچاقچی
تصویر قاچاقچی
کسی که به معاملات غیرقانونی می پردازد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قالپاق
تصویر قالپاق
کاسه ای فلزی که در وسط چرخ اتومبیل روی مهره ها وصل می شود، کلاه ترکان از پوست که پشم آن را باز نکرده باشند
فرهنگ فارسی معین