جدول جو
جدول جو

معنی قاقیس - جستجوی لغت در جدول جو

قاقیس
ابن صعصعه بن ابی الحریف، محدث است، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مخفف اقاقیا است و آن عصارۀ تخم خاری است که چیزها بدان دباغت کنند، و بعضی گویند صمغ آن است و آن صلب و سطبر و سیاه رنگ میباشد، (برهان)، اقاقیا، (دزی ج 2 ص 296 از حاشیۀ برهان چ معین)، و آن عصارۀ ثمر قرظ باشد، (فهرست مخزن الادویه) (ابن بیطار)
لغت نامه دهخدا
غله ای است که آن را به عربی عدس میگویند، (برهان)، عدس الماء است که نوعی است از طحلب و آن را قاقوسوسطو نیز گویند، (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
یکی از شاعران قدیم یونان است که قبل از جالینوس میزیسته اسحاق بن حنین او را با اومیروس و مارتس در شمار شعرای قدیم یونان ذکر کرده است. رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 36 شود
لغت نامه دهخدا
(قِ)
پیوسته. (منتهی الارب) : سیر قسقیس، سیر پیوسته. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
لافیس، (برهان)، نام دیوی که در نماز به خاطر وسوسه اندازد، (غیاث) :
تو گوئی که عفریت لاقیس بود
به زشتی نمودار ابلیس بود،
سعدی،
در همه روم و شام چون کفر ابلیس و فسق لاقیس چنان مجهور شده است، (زیدری)
لغت نامه دهخدا
(اَقْ یَ)
منظم تر و صحیح تر.
لغت نامه دهخدا
تصویری از قاقیا
تصویر قاقیا
کاهیده اقاقیا بنگرید به اقاقیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاقوس
تصویر قاقوس
یونانی مچک مژو (عدس)
فرهنگ لغت هوشیار
دیو نماز در برهان لافیس آمده و پارسی است وسوسه کننده ببدی اندازنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاقی
تصویر قاقی
از ریشه پارسی کاکی نان کاکی منسوب به قاق: نان قاقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاقیس
تصویر لاقیس
وسوسه کننده
فرهنگ فارسی معین