- قاتی
- از قاتمق ترکی در هم گل ام (گویش نایینی) گل هم (گویش تهرانی) مخلوط درهم
معنی قاتی - جستجوی لغت در جدول جو
- قاتی
- مخلوط، درهم، مجازاً خیلی صمیمی، دوستان خیلی نزدیک، غاتی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ادام قاتق
دادرس، دادور، داور
آدمکش، آدم کش
غریزی، عارضی، اصلی
گوهری، خدادادی
عالم خدائی، عالم خدای
خربق کاذب آقطی
فریبنده، سخت تاریک
آمادن آماده کردن، نرمیدن نرمی کردن نرم شدن منسوب به تات، یکی از لهجه های ایرانی. آماده شدن حاصل گشتن کار دست دادن فراهم آمدن، رفق و نرمی کردن
روز سرد
سخت دل، سنگدل، بی رحم
سرخ، سرخ پررنگ، بسیار سرخ
کسی که دیگری را بکشد، کشنده
کسی که از طرف قوۀ قضائیه یا حاکم وظیفۀ رسیدگی و حل و فصل دعاوی مردم را دارد، حاکم شرع، دادرس، رواکنندۀ حاجت
قاضی فلک (چرخ): در علم نجوم کنایه از ستارۀ مشتری
قاضی فلک (چرخ): در علم نجوم کنایه از ستارۀ مشتری
غریزی، طبیعی، جبلی، فطری، گوهری
زیرانداز بزرگ پرزدار بافته شده با نخ، پشم یا الیاف دیگر به رنگ ها و نقش های مختلف
ویژگی کسی که بیش از حد به ظاهر خود می رسد
چیزی که با نان بخورند مانند ماست، پنیر و دوغ، نان خورش
خود بین، سنگدل، خوشگذ ران، تیره و تار
مخلوط آمیخته: آب با خاک غاتی شده
سیاهگون
کسی که انسان یا حیوان را بکشد و جانداری را بی جان نماید، قتل کننده، آدمکش، خونخوار
ترکی ترشی چاشنی، نانخورش، ماست ماست، ناخورش ادام، ترشیی که بر آشها زنند چاشنی یا قاتق نان خود بهم رسانیدن، چیزی از کسب حلال بهم رسانیدن و از پریشانی در آمدن
زفت ژکور (بخیل)، زین زین استوار، بویناک گوشت، سپر خوش ساخت، سخت گیر بر زن و فرزند پستانداریست از راسته سم داران جزو دسته فردسمان که دارای اصالت نوعی نیست فقط یک گونه است که از جفتگیری الاغ نر با مادیان حاصل می شود. و چون اسپرمهای قاطر نر قادر به بارور کردن تخمک قاطر ماده نیست بدین جهت قاطر در بین چهارپایان اهلی نتوانسته است اصالت نوعی حاصل کند. به عبارت دیگر برای به دست آوردن قاطر همیشه باید از الاغ نر و مادیان استفاده کرد ولی تخمکهای قاطر ماده بوسیله اسب نر یا الاغ نر بارور می شوند. اما نتیجه حاصل از لحاظ استفاده به هیچوجه خوب نیست زیرا اولا این نتیجه ها اهمیت قاطر را ندارند ثانیا در مدتی کمتر از عمر طبیعی زنده می مانند ثالثا قاطر ماده غالبا سقط می کند. قاطر از حیث هیکل و قد شباهت کاملی باسب دارد منتهی ضخامت سر و گوشهای نسبتا دراز و دم کم مو و ران باریک و سم کوچکش آن را بالاغ نزدیک می نماید. رنگ قاطر عموما به پدر می رود و صدایش نیز شبیه الاغ است. قاطر بواسطه بار برداری و مقاومت در برابر امراض و روش متین و محکمی که دارد در اغلب نقاط دنیا تربیت و نگهداری می شوند. قاطر تنها حیوانی است که بدون مخاطره باریکترین راههای کوهستانی را با کمال چابکی و مهارت طی می کند. نکته مهمی که در بر - قراری تعادل جسم قاطر دخالت کلی دارد بزرگی مخچه و مغز میانی وی است. چه قسمتهای مذکور در قاطر رشد بیشتری تا اسب و الاغ دارند و نگهداری تعادل بدن هم مربوط بهمین قسمت از دستگاه مرکزی اعصاب است استر. توضیح در اینجا بی مناسبت نیست که ذکری از خرپوزگی بشود. و آن نتیجه جفتگیری اسب نر با ماچه الاغ است. بطور کلی خرپوزگی اهمیت قاطر را ندارد و از حیث هیکل و قامت هم کوچکتر است و از حیث هیکل و گوش با الاغ یعنی مادرش شبیه است لیکن سرش به مناسبت باریکی و لاغری و رانش بر اثر عظمت و دمش به واسطه آنکه سراسر دارای مو است و بالاخره صدای شیهه مانندش باسب شبیه است
ترکی دروازه دروزاه در بزرگ
از ریشه پارسی کاکی نان کاکی منسوب به قاق: نان قاقی
از پس رونده پیرو از پی رونده پیرو
سخت و سیاهدل، سنگدل
خواننده قرآن یا کتاب آسمانی
آواره دور افتاده
مخلوط، در آمیخته