کسی که از طرف قوۀ قضائیه یا حاکم وظیفۀ رسیدگی و حل و فصل دعاوی مردم را دارد، حاکم شرع، دادرس، رواکنندۀ حاجت قاضی فلک (چرخ): در علم نجوم کنایه از ستارۀ مشتری
کسی که از طرف قوۀ قضائیه یا حاکم وظیفۀ رسیدگی و حل و فصل دعاوی مردم را دارد، حاکم شرع، دادرس، رواکنندۀ حاجت قاضی فلک (چرخ): در علم نجوم کنایه از ستارۀ مشتری
شاعر شیرازی (و یا ترشیزی). که دارای طبع خوب بوده و خود را به صورت مردم سپاهی می آراسته و در آخر کار از این سپاهیگری متقاعد گشته و به گوشۀ بی توشۀتوکل نشسته در اوائل حال هجو مردم بسیار میکرده در آخر از این کار نیز توبه کرده و این مطلع از اوست: عجب نبود ز لطف ار زانکه بنوازی غریبان را نوازش زآنکه رسم و عادت خوبی است خوبان را. و اتفاقاً در این شعر هجو خود کرده که با وجودی که مزه ندارد قافیه هم معیوب است. (ترجمه مجالس النفائس ص 66 و 240)
شاعر شیرازی (و یا ترشیزی). که دارای طبع خوب بوده و خود را به صورت مردم سپاهی می آراسته و در آخر کار از این سپاهیگری متقاعد گشته و به گوشۀ بی توشۀتوکل نشسته در اوائل حال هجو مردم بسیار میکرده در آخر از این کار نیز توبه کرده و این مطلع از اوست: عجب نبود ز لطف ار زانکه بنوازی غریبان را نوازش زآنکه رسم و عادت خوبی است خوبان را. و اتفاقاً در این شعر هجو خود کرده که با وجودی که مزه ندارد قافیه هم معیوب است. (ترجمه مجالس النفائس ص 66 و 240)
تأنیث قابض، عضلات قابضه، عضلاتی باشد که سینه را و اندامهای دم زدن را فراز هم آرد تا هوای گرم گشته و دودناک شده را که از حرارت دل سوخته بیرون کند و عضله های قابضه هشت عضله است، از هر سوی چهار عضله. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
تأنیث قابض، عضلات قابضه، عضلاتی باشد که سینه را و اندامهای دم زدن را فراز هم آرد تا هوای گرم گشته و دودناک شده را که از حرارت دل سوخته بیرون کند و عضله های قابضه هشت عضله است، از هر سوی چهار عضله. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
علی بن عبدالغفار، مکنی به ابوالحسن، سمعانی آورد: من او را در جامع دمشق ملاقات کردم پیرمردی کوتاه قد بود و از سفر حج از راه عراق بصوب وطن مراجعت میکرد من از او چند بیت شعر استفاده بردم. (سمعانی) عبدالله بن محمد فریاط. ابن ماکولا گوید که ابوزکریا بخاری از او روایت کرده است. (سمعانی) عیسی بن ابی عیسی، مکنی به ابوموسی منسوب به قابس شمال آفریقا. از علماء است (سمعانی) نمودبن مسلم قابسی، مکنی به ابومنصور از قابس افریقا (از علماء است). (سمعانی)
علی بن عبدالغفار، مکنی به ابوالحسن، سمعانی آورد: من او را در جامع دمشق ملاقات کردم پیرمردی کوتاه قد بود و از سفر حج از راه عراق بصوب وطن مراجعت میکرد من از او چند بیت شعر استفاده بردم. (سمعانی) عبدالله بن محمد فریاط. ابن ماکولا گوید که ابوزکریا بخاری از او روایت کرده است. (سمعانی) عیسی بن ابی عیسی، مکنی به ابوموسی منسوب به قابس شمال آفریقا. از علماء است (سمعانی) نمودبن مسلم قابسی، مکنی به ابومنصور از قابس افریقا (از علماء است). (سمعانی)
مونث قابض مونث قابض. یا عضلات قابضه. عضلاتی باشد که سینه و اندامهای دم زدن را فراز هم آورد تا هوای گرم گشته و دودناک شده را - از حرارت دل سوخته - بیرون کند و عضله های قابضه هشت است از هر سوی عضله چهار
مونث قابض مونث قابض. یا عضلات قابضه. عضلاتی باشد که سینه و اندامهای دم زدن را فراز هم آورد تا هوای گرم گشته و دودناک شده را - از حرارت دل سوخته - بیرون کند و عضله های قابضه هشت است از هر سوی عضله چهار