جدول جو
جدول جو

معنی قابض

قابض((بِ))
گیرنده، در مشت گیرنده، در طب دارویی که یبوست ایجاد کند
تصویری از قابض
تصویر قابض
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با قابض

قابض

قابض
دارویی که باعث ایجاد خشکی در روده ها و رفع اسهال می شود، گیرنده، درمشت گیرنده، تنگ کننده، درهم کشنده
قابض
فرهنگ فارسی عمید