جدول جو
جدول جو

معنی فیناروس - جستجوی لغت در جدول جو

فیناروس
سعد، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به فینارس شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فاروس
تصویر فاروس
فانوس دریایی، چراغی که در بندرگاه بر سر برج برای راهنمایی کشتی ها نصب می کنند، چراغ دریایی، فار
فرهنگ فارسی عمید
نام پادشاهی است که مصریان در ابتدای سلطنت اردشیر برای خود برگزیدند، ایناروس برای جنگ با ایرانیان از یونانیان کمک خواست ولی بعلت رشادت ایرانیان مصریان شکست خوردند و سپاهیان ایناروس بدست ایرانیان تکه تکه شدند، (تاریخ ایران باستان ص 930 تا 933)
لغت نامه دهخدا
به یونانی حب الصنم است، (مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(رُ)
اسم یونانی سعد است. (فهرست مخزن الادویه). فیناروس
لغت نامه دهخدا
در اساطیر یونان، پسر دایدالوس، هنگامی که با بالهایی که پدرش تعبیه کرده بود فرار میکرد زیاد بخورشیدنزدیک شد، مومهایی که در ساختن بالها بکار رفته بودآب شد و وی به دریا افتاد، (دائرهالمعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
اصابع هرمس، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
عصارۀ لحیهالتیس است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از رودخانه های محلی مازندران، (از سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 24 و 41 از ترجمه فارسی)
لغت نامه دهخدا
معنای آن دائم العطش باشد و آن را خس الکلب و شوک الدارج و مشطالراعی گویند، خاری است دارای ساقۀ توخالی که از آب پر شود و چون آن را بشکنند از داخل آن کرمهای خرد سفید و شفاف بیرون آید، (از تذکرۀ داود ضریر انطاکی ص 164)
لغت نامه دهخدا
به یونانی مرداسنج است، (تحفۀحکیم مؤمن)، در فهرست مخزن الادویه لیناماروس آمده است، رجوع به لیناماروس، لیناماخوس و لیندرخوس شود
لغت نامه دهخدا
کشت برکشت، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
محله ای است از سمرقند که شراب آن به خوبی مشهور است، و فناروز تصحیف است، (انجمن آرا)، رجوع به فناروز شود
لغت نامه دهخدا
به یونانی درخت حناست. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
نام جایی و محلی است از سمرقند که شراب آنجا نیکو میشود. (برهان). مؤلف انجمن آرا این نام را تصحیف ’فیاروز’ میداند:
باز تویی رنج باش و جان تو خرم
با نی و با رود و با نبیذ فناروز.
رودکی.
رجوع به فیاروز شود
لغت نامه دهخدا
(رِ)
نام شهری از اسپانی (ایالت ژان). دارای معدن سرب و چهل هزار تن سکنه
لغت نامه دهخدا