دهی است از دهستان اشترجان از بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که دارای 123 تن سکنه است، آب آن از زاینده رود و محصول عمده اش غله،، برنج، پنبه و کار دستی زنان کرباس بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان اشترجان از بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که دارای 123 تن سکنه است، آب آن از زاینده رود و محصول عمده اش غله،، برنج، پنبه و کار دستی زنان کرباس بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
فیلتر (Filter) در دوربین های سینمایی نقش مهمی در ایجاد اثرات ویژه و تغییر ظاهر تصاویر دارند. این فیلترها عمدتاً برای تنظیم تعادل رنگی، ایجاد تأثیرات استایلیزه، و تأثیرات نورپردازی مورد استفاده قرار می گیرند. در زیر تعدادی از فیلترهای رنگی معمولاً در دوربین های سینمایی مورد استفاده قرار می گیرند: 1. فیلتر ND (Neutral Density) : این فیلتر برای کاهش نور ورودی به دوربین به کار می رود، بدون اینکه تأثیری بر رنگ ها بگذارد. این فیلتر می تواند برای کنترل نورپردازی و استفاده در شرایط نوری روز و پرنور بسیار مفید باشد. 2. فیلتر Polarizer : این فیلتر برای کاهش بازتاب نور از سطح های غیر فلات و افزایش رنگ و شفافیت آنها به کار می رود. این فیلتر می تواند رنگ ها را عمیق تر و تصاویر را متفاوت تر نشان دهد. 3. فیلترهای تأثیرات ویژه (Special Effects Filters) : این فیلترها شامل انواع مختلفی از فیلترهای رنگی مانند فیلترهای بخاری، گرد و غبار، آفتابگردانی و ... ورقه ی نازکی است که رنگ را تغییر می دهد و یا بین نوع نور و حساسیت فیلم رنگی هماهنگی ایجاد می کند. فیلترها انواع گوناگون و کارکردهای متنوعی دارند.
فیلتر (Filter) در دوربین های سینمایی نقش مهمی در ایجاد اثرات ویژه و تغییر ظاهر تصاویر دارند. این فیلترها عمدتاً برای تنظیم تعادل رنگی، ایجاد تأثیرات استایلیزه، و تأثیرات نورپردازی مورد استفاده قرار می گیرند. در زیر تعدادی از فیلترهای رنگی معمولاً در دوربین های سینمایی مورد استفاده قرار می گیرند: 1. فیلتر ND (Neutral Density) : این فیلتر برای کاهش نور ورودی به دوربین به کار می رود، بدون اینکه تأثیری بر رنگ ها بگذارد. این فیلتر می تواند برای کنترل نورپردازی و استفاده در شرایط نوری روز و پرنور بسیار مفید باشد. 2. فیلتر Polarizer : این فیلتر برای کاهش بازتاب نور از سطح های غیر فلات و افزایش رنگ و شفافیت آنها به کار می رود. این فیلتر می تواند رنگ ها را عمیق تر و تصاویر را متفاوت تر نشان دهد. 3. فیلترهای تأثیرات ویژه (Special Effects Filters) : این فیلترها شامل انواع مختلفی از فیلترهای رنگی مانند فیلترهای بخاری، گرد و غبار، آفتابگردانی و ... ورقه ی نازکی است که رنگ را تغییر می دهد و یا بین نوع نور و حساسیت فیلم رنگی هماهنگی ایجاد می کند. فیلترها انواع گوناگون و کارکردهای متنوعی دارند.
پارچه، کاغذ یا وسیله ای دارای مادۀ جاذب برای تصفیه کردن گاز یا مایع، صافی، پالایه، در هنر عکاسی ورقۀ نازک از جنس طلق رنگی که برای تفسیر رنگ نور، در مقابل عدسی دوربین عکاسی قرار می گیرد
پارچه، کاغذ یا وسیله ای دارای مادۀ جاذب برای تصفیه کردن گاز یا مایع، صافی، پالایه، در هنر عکاسی ورقۀ نازک از جنس طلق رنگی که برای تفسیر رنگ نور، در مقابل عدسی دوربین عکاسی قرار می گیرد
سوداگر، فروشندۀ دوره گرد و خرده فروش که اشیای خرده ریزه مانند نخ، سوزن، مهره و مانند آن می فروشد، سقط فروش، سقطی، چرچی، خرده فروش، پیله ور ابریشم فروش، فروشندۀ قز، قزّاز، ابریشمی، کسی که پیله می خرد و ابریشم می ریسد
سوداگَر، فروشندۀ دوره گرد و خرده فروش که اشیای خرده ریزه مانند نخ، سوزن، مهره و مانند آن می فروشد، سَقَط فُروش، سَقَطی، چَرچی، خُردِه فُروش، پیلِه وَر اَبریشَم فُروش، فروشندۀ قز، قَزّاز، اَبریشَمی، کسی که پیله می خرد و ابریشم می ریسد
پیلوار. (فرهنگ فارسی معین). پیلبار. فیلبار. باری که فیل آن را حمل کند: عنصری از خسرو غازی شه زابل به شعر فیلوار زر گرفت و دیبه و اسب و ستام. سوزنی. - فیلوارافکن. رجوع به این کلمه شود
پیلوار. (فرهنگ فارسی معین). پیلبار. فیلبار. باری که فیل آن را حمل کند: عنصری از خسرو غازی شه زابل به شعر فیلوار زر گرفت و دیبه و اسب و ستام. سوزنی. - فیلوارافکن. رجوع به این کلمه شود
آلتی برای تصفیۀ آب و مایعات دیگر. صافی. (فرهنگ فارسی معین) ، پنبه ای که بشکل رشته های موازی در ته سیگار قرار دهند تا دود سیگار را اندکی تصفیه کند و رقیق تر سازد
آلتی برای تصفیۀ آب و مایعات دیگر. صافی. (فرهنگ فارسی معین) ، پنبه ای که بشکل رشته های موازی در ته سیگار قرار دهند تا دود سیگار را اندکی تصفیه کند و رقیق تر سازد
در قرن دوم میلادی میزیست. از مردم فنیقیه بود و چون تألیفات خود را به زبان یونانی نوشت به یونانی معروف گشت. کتاب او در تاریخ فنیقیه است و به نام یکی از حکمای قدیم فنیقیه سان خود خونیاتن نام دارد. از کتاب او قسمتهایی باقی مانده است که مربوط به خلقت و اساطیر است و راوسویوس از وی اقتباس کرده، و از همان قسمتها معلوم است که به ارباب انواع یونانی عقیده داشته است. (از ایران باستان پیرنیا ص 87)
در قرن دوم میلادی میزیست. از مردم فنیقیه بود و چون تألیفات خود را به زبان یونانی نوشت به یونانی معروف گشت. کتاب او در تاریخ فنیقیه است و به نام یکی از حکمای قدیم فنیقیه سان خود خونیاتن نام دارد. از کتاب او قسمتهایی باقی مانده است که مربوط به خلقت و اساطیر است و راوسویوس از وی اقتباس کرده، و از همان قسمتها معلوم است که به ارباب انواع یونانی عقیده داشته است. (از ایران باستان پیرنیا ص 87)
پیله ور. عطار. خرده فروش. داروفروش. کسی که داروو سوزن و نخ و مهره به خانه ها برد و فروشد. صیدلانی. صیدنانی. (تفلیسی) (صراح) (السامی). رجوع به پیله ورشود: صندلانی، مرد پیلور. (منتهی الارب) : در ته پیلۀ فلک پیلور زمانه را نیست به بخت خصم تو، داروی درد مدبری. خاقانی
پیله ور. عطار. خرده فروش. داروفروش. کسی که داروو سوزن و نخ و مهره به خانه ها برد و فروشد. صیدلانی. صیدنانی. (تفلیسی) (صراح) (السامی). رجوع به پیله ورشود: صندلانی، مرد پیلور. (منتهی الارب) : در ته پیلۀ فلک پیلور زمانه را نیست به بخت خصم تو، داروی درد مدبری. خاقانی