کلمه یونانی است و به معنی تلخ است، و ایارۀ فیقرا را ازآن رو بدین نام خوانند که جزو عمده آن صبر است. (یادداشت مؤلف). اصل این ایارج صبر است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). مراد از آن صبر سقوطری است. (فهرست مخزن الادویه). ایارج فیقرا مرکبی از ادویۀ مسهل و مصلح است که مزۀ تلخ دارد. (یادداشت دیگر مؤلف). رجوع به فیفرا شود
کلمه یونانی است و به معنی تلخ است، و ایارۀ فیقرا را ازآن رو بدین نام خوانند که جزو عمده آن صبر است. (یادداشت مؤلف). اصل این ایارج صبر است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). مراد از آن صبر سقوطری است. (فهرست مخزن الادویه). ایارج فیقرا مرکبی از ادویۀ مسهل و مصلح است که مزۀ تلخ دارد. (یادداشت دیگر مؤلف). رجوع به فیفرا شود
شیری که میان دو دوشیدن گرد آید در پستان. ج، فیق، افواق. جج، افاویق. (منتهی الارب). نیز ج، فیقات. جج، افاویق. به معنی آبی که در ابرها جمع شود و ساعت به ساعت ببارد، نیز به کار برده اند. (از اقرب الموارد). - فیقه الضحی، بلندبرآمدگی آن. (منتهی الارب). اول و بلندی آن. (از اقرب الموارد)
شیری که میان دو دوشیدن گرد آید در پستان. ج، فیق، افواق. جج، افاویق. (منتهی الارب). نیز ج، فیقات. جج، افاویق. به معنی آبی که در ابرها جمع شود و ساعت به ساعت ببارد، نیز به کار برده اند. (از اقرب الموارد). - فیقه الضحی، بلندبرآمدگی آن. (منتهی الارب). اول و بلندی آن. (از اقرب الموارد)
اوزّ، خربط، نام قسمی از مرغان آبی، (یادداشت مؤلف) : و به طعم خوشتر جگری که در جهان است جگر سیقا بود، (الابنیه عن حقایق الادویه)، اما بط و سیقا گرم و تر است، (الابینه عن حقایق الادویه)، رجوع به سیکا شود
اِوَزّ، خربط، نام قسمی از مرغان آبی، (یادداشت مؤلف) : و به طعم خوشتر جگری که در جهان است جگر سیقا بود، (الابنیه عن حقایق الادویه)، اما بط و سیقا گرم و تر است، (الابینه عن حقایق الادویه)، رجوع به سیکا شود