جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با رفیقان

رفیقان

رفیقان
در اصطلاح صوفیه دو کس باشند به یک بیت منسوب. (از نفائس الفنون ذیل علم فتوت)
لغت نامه دهخدا

فریقان

فریقان
تثنیۀ فریق درحالت رفع. فریقین، دو طرف. رجوع به فَریقَین شود
لغت نامه دهخدا

عفیقان

عفیقان
گیاهی است مانند عرفج. (از منتهی الارب). گیاهی است خاردار. (از ناظم الاطباء). عیفقان. (اقرب الموارد). رجوع به عَیفَقان شود
لغت نامه دهخدا

رقیقان

رقیقان
به صیغۀ تثنیه دو حضن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، هر دو خصیه است. (منتهی الارب) (آنندراج) ، دو رگ پشت. (ناظم الاطباء). هر دو رگ پشت. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، هر دو کرانۀ هر دو سوراخ بینی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، مابین تهیگاه و بیخ ران. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

رایگان

رایگان
هر چیز مفت و جمله که آن را عوض بدلی نباید داد، هر چیز که بی رنج و محنت بدست آید
فرهنگ لغت هوشیار