جدول جو
جدول جو

معنی فیصله - جستجوی لغت در جدول جو

فیصله
حل و فصل کارها
فیصله دادن: به انجام رساندن کارها، خاتمه دادن
تصویری از فیصله
تصویر فیصله
فرهنگ فارسی عمید
فیصله
(فَ / فِ صَ لَ/ لِ)
فیصل. مأخوذ از فیصل عربی است ودر مآخذ لغت عرب استعمال و ضبط آن دیده نشده است.
- فیصله دادن، فیصل دادن. حل و فصل کردن. به پایان بردن. به فیصل رسانیدن.
- فیصله یافتن، فیصل یافتن. مقابل فیصله دادن. به انجام رسیدن. حل و فصل شدن
لغت نامه دهخدا
فیصله
حل و فصل کردن، بپایان بردن
تصویری از فیصله
تصویر فیصله
فرهنگ لغت هوشیار
فیصله
((فَ یا فِ صَ لِ))
حاکم، قاضی، داوری بین حق و باطل، شمشیر تیز، فیصل
تصویری از فیصله
تصویر فیصله
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فاصله
تصویر فاصله
میزان دوری دو یا چند چیز یا چند نفر از هم، مسافت، زمان میان دو رویداد مثلاً در فاصلۀ این سال ها فرانسۀ خود را تکمیل کرد، کنایه از جدایی، دوری، در موسیقی اختلاف زیروبمی دو نت نسبت به یکدیگر
فاصله دادن: میان دو چیز جدایی انداختن و آن ها را از یکدیگر دور کردن
فاصله گرفتن: بین خود و کسی یا چیزی فاصله ایجاد کردن، کنایه از اجتناب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
گشادگی، دوری، فاصله دار
فرهنگ لغت هوشیار
پا جوش خرما بن پا جوش کویک، خویش نزدیک برای مرد، تیره در رده بندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیوله
تصویر فیوله
سست رایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیصلی
تصویر فیصلی
فرماندار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیشله
تصویر فیشله
سر نره کلان سر نره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
((ص لَ یا لِ))
مؤنث فاصل، مسافت میان دو چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
بازه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
مسافةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
Distance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
distance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
distância
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
距离
دیکشنری فارسی به چینی
داوری، تصمیم، حکم، تصمیم گیری، قاطعیّت
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
فاصلہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
দূরত্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
ระยะทาง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
umbali
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
距離
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
거리
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
מרחק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
расстояние
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
jarak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
दूरी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
afstand
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
distanza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
distancia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
odległość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
Entfernung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فاصله
تصویر فاصله
відстань
دیکشنری فارسی به اوکراینی