طاق، ایوان، بالاخانه که جلو آن باز باشد و در پیش آن ستون هایی برای نگاهداشتن سقف آن بر پا کرده باشند، رواق، صفّه، ستاوند، ستافند، ستاویز، ستاوین شب بو، گیاهی زینتی باساقۀ بلند و گل هایی به رنگ های مختلف، شب انبوی، خیرو، هیری، زراوشان
طاق، اِیوان، بالاخانه که جلو آن باز باشد و در پیش آن ستون هایی برای نگاهداشتن سقف آن بر پا کرده باشند، رِواق، صُفَّه، سَتاوَند، سِتافَند، سَتاویز، سَتاوین شَب بو، گیاهی زینتی باساقۀ بلند و گل هایی به رنگ های مختلف، شَب اَنبوی، خِیرو، هِیری، زِراوِشان
جونپوری. از شعرای هندوستان و از مردم جونپور است. آذر بیگدلی از تقی اوحدی آرد: وی با عدم رجولیت کدخدا شده و از طعنۀ مردم زن و خود را کارد زده کشت و گوید: بزعم فقیر صاحب این مطلع باید شعر بسیار داشته باشد به هر حال این مطلع از او است که بنظر رسیده: ز عشق زادم و عشقم بکشت زار دریغ خبر نداد به رستم کسی که سهرابم. (آتشکدۀ آذر ذیل شعرای هندوستان). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود ابن مولانا دیلمی یکی از شعرای ایران و از اهالی قزوین است. از اوست: ز پیام من جوابی نشنیده قاصد اما دهدم به این تسلی که ندیده ام هنوزش. (قاموس الاعلام ترکی)
جونپوری. از شعرای هندوستان و از مردم جونپور است. آذر بیگدلی از تقی اوحدی آرد: وی با عدم رجولیت کدخدا شده و از طعنۀ مردم زن و خود را کارد زده کشت و گوید: بزعم فقیر صاحب این مطلع باید شعر بسیار داشته باشد به هر حال این مطلع از او است که بنظر رسیده: ز عشق زادم و عشقم بکشت زار دریغ خبر نداد به رستم کسی که سهرابم. (آتشکدۀ آذر ذیل شعرای هندوستان). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود ابن مولانا دیلمی یکی از شعرای ایران و از اهالی قزوین است. از اوست: ز پیام من جوابی نشنیده قاصد اما دهدم به این تسلی که ندیده ام هنوزش. (قاموس الاعلام ترکی)
محمد بن عمر بن عبدالقادر الکفیری. (1043- 1130 ه ق) وی فقیه و عالم به حدیث و فنون ادب و از اهل دمشق بود. او راست: 1- شرح البخاری (6مجلد). 2- حاشیه علی الاشباه والنظائر (در فقه حنفی). 3- الدره البهیه علی مقدمه الاجرومیه (در نحو) و جز اینها. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 961)
محمد بن عمر بن عبدالقادر الکفیری. (1043- 1130 هَ ق) وی فقیه و عالم به حدیث و فنون ادب و از اهل دمشق بود. او راست: 1- شرح البخاری (6مجلد). 2- حاشیه علی الاشباه والنظائر (در فقه حنفی). 3- الدره البهیه علی مقدمه الاجرومیه (در نحو) و جز اینها. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 961)
در ترکیبات بکار رود و حاصل مصدر سازد بمعانی ذیل: الف - گرفتن: آب گیری بهانه گیری خمیر گیری گردگیری. ب - آلت گرفتن و استخراج: آب میوه گیری گلابگیری. توضیح در حقیقت این کلمات بصفات مختوم به گر پیوندد
در ترکیبات بکار رود و حاصل مصدر سازد بمعانی ذیل: الف - گرفتن: آب گیری بهانه گیری خمیر گیری گردگیری. ب - آلت گرفتن و استخراج: آب میوه گیری گلابگیری. توضیح در حقیقت این کلمات بصفات مختوم به گر پیوندد
سالخوردگی کهنسالی سیخوخت مقابل جوانی. یا روز پیری. هنگام سالخوردی زمان کهنسالی: بهشتاد شد سالیان قباد نبد روز پیری هم از مرگش شاد. (شا. بخ 2308: 8) یا مقام پیری. شیخوخت. یا پیری است و فراموشی. پیران بهنگام فراموشی گویند، جوانان که چیزی را فراموش کرده بشوخی چنین گویند. یا پیری است و هزار عیب. پیری عیبهای بسیار همراه دارد
سالخوردگی کهنسالی سیخوخت مقابل جوانی. یا روز پیری. هنگام سالخوردی زمان کهنسالی: بهشتاد شد سالیان قباد نبد روز پیری هم از مرگش شاد. (شا. بخ 2308: 8) یا مقام پیری. شیخوخت. یا پیری است و فراموشی. پیران بهنگام فراموشی گویند، جوانان که چیزی را فراموش کرده بشوخی چنین گویند. یا پیری است و هزار عیب. پیری عیبهای بسیار همراه دارد
در تازی نیامده اندیشه مند در خود فرو رفته، مینیتیک سگالی مربوط به فکر متعلق به اندیشه: هیچ همی نماید ترا که نامی و حسی و فکری هر یک نفسی است جدا، متفکر اندیشه مند: حالت هر روز را نداری فکری و پژمرده هستی
در تازی نیامده اندیشه مند در خود فرو رفته، مینیتیک سگالی مربوط به فکر متعلق به اندیشه: هیچ همی نماید ترا که نامی و حسی و فکری هر یک نفسی است جدا، متفکر اندیشه مند: حالت هر روز را نداری فکری و پژمرده هستی