سالخوردگی کهنسالی سیخوخت مقابل جوانی. یا روز پیری. هنگام سالخوردی زمان کهنسالی: بهشتاد شد سالیان قباد نبد روز پیری هم از مرگش شاد. (شا. بخ 2308: 8) یا مقام پیری. شیخوخت. یا پیری است و فراموشی. پیران بهنگام فراموشی گویند، جوانان که چیزی را فراموش کرده بشوخی چنین گویند. یا پیری است و هزار عیب. پیری عیبهای بسیار همراه دارد
کمک، دوستی، همدمی، همراهی یاری جستن: کمک خواستن، مدد خواستن، استفاده کردن، یاری خواستن یاری خواستن: کمک خواستن، مدد خواستن، استفاده کردن یاری دادن: کمک کردن یاری رساندن: کمک رساندن یاری کردن: کمک کردن، توانستن، مدارا کردن، تقویت کردن