فوکوس (Focus) در سینما به تنظیم نقطه کانونی دوربین بر روی یک فرد، شیء یا صحنه خاص اشاره دارد تا آن عنصر به وضوح در تصویر ظاهر شود. این یکی از ابزارهای اصلی تصویربرداری است که برای جلوه های ویژه و ایجاد تأثیرات مختلف در فیلم سازی استفاده می شود. فوکوس در سینما به دو شکل اصلی مطرح است: ۱. فوکوس تکی (Single Focus) : - در این حالت، دوربین فقط روی یک نقطه خاص از صحنه فوکوس می کند. این نقطه می تواند یک شخصیت، یک شیء یا یک جزئی از صحنه باشد. با فوکوس تکی، عنصر مورد نظر به وضوح در تصویر ظاهر می شود در حالی که بخش های دیگر از صحنه ممکن است در حالت فاز باقی بمانند. ۲. فوکوس عمق دهنده (Depth of Field) : - این حالت شامل تنظیم فاصله کانونی دوربین به گونه ای است که بیشتر از یک نقطه از صحنه در فوکوس باشد. به عبارت دیگر، فوکوس عمق دهنده به دوربین اجازه می دهد تا به طور همزمان فرم ها و اشیاء در فوکوس و در پس زمینه باشند. این اثر معمولاً با تنظیمات دیافراگم و فاصله کانونی دوربین کنترل می شود و به تصویر عمق و وضوح بیشتری می بخشد. فوکوس در سینما به طور گسترده ای برای ایجاد جلوه های مختلف و تأثیرات بصری استفاده می شود. از جمله کاربردهای آن می توان به تمرکز بر روی شخصیت ها، ایجاد حالت اغماض و مهیج برای بیننده، تاکید بر جزئیات مهم صحنه، و ایجاد احساس عمق و وسعت در مکان ها و صحنه ها اشاره کرد.
فوکوس (Focus) در سینما به تنظیم نقطه کانونی دوربین بر روی یک فرد، شیء یا صحنه خاص اشاره دارد تا آن عنصر به وضوح در تصویر ظاهر شود. این یکی از ابزارهای اصلی تصویربرداری است که برای جلوه های ویژه و ایجاد تأثیرات مختلف در فیلم سازی استفاده می شود. فوکوس در سینما به دو شکل اصلی مطرح است: ۱. فوکوس تکی (Single Focus) : - در این حالت، دوربین فقط روی یک نقطه خاص از صحنه فوکوس می کند. این نقطه می تواند یک شخصیت، یک شیء یا یک جزئی از صحنه باشد. با فوکوس تکی، عنصر مورد نظر به وضوح در تصویر ظاهر می شود در حالی که بخش های دیگر از صحنه ممکن است در حالت فاز باقی بمانند. ۲. فوکوس عمق دهنده (Depth of Field) : - این حالت شامل تنظیم فاصله کانونی دوربین به گونه ای است که بیشتر از یک نقطه از صحنه در فوکوس باشد. به عبارت دیگر، فوکوس عمق دهنده به دوربین اجازه می دهد تا به طور همزمان فرم ها و اشیاء در فوکوس و در پس زمینه باشند. این اثر معمولاً با تنظیمات دیافراگم و فاصله کانونی دوربین کنترل می شود و به تصویر عمق و وضوح بیشتری می بخشد. فوکوس در سینما به طور گسترده ای برای ایجاد جلوه های مختلف و تأثیرات بصری استفاده می شود. از جمله کاربردهای آن می توان به تمرکز بر روی شخصیت ها، ایجاد حالت اغماض و مهیج برای بیننده، تاکید بر جزئیات مهم صحنه، و ایجاد احساس عمق و وسعت در مکان ها و صحنه ها اشاره کرد.
آپولو را یونانیان فوبوس نیز نامند، و او را در این نام فقط رب النوع روز وخورشید می پنداشتند. (فوستل دو کولانژ). به معنی رخشنده و اغلب نام آپولون میباشد. در لاتین این رب النوع را فوئبوس میخوانند و کلمه آپولون را بر آن نمی افزایند. (از فرهنگ اساطیر یونان و رم تألیف پیر گریمال ترجمه بهمنش ج 2 ص 732) تجسم ترس است. وی همراه آرس در میدان جنگ بود. فوبوس از فرشته های ذکور میباشد. وی پسرآرس و برادر دیمس بود و داستان خاصی به او منسوب نیست. (از فرهنگ اساطیر یونان و رم تألیف پیر گریمال ترجمه بهمنش ج 2 ص 731)
آپولو را یونانیان فوبوس نیز نامند، و او را در این نام فقط رب النوع روز وخورشید می پنداشتند. (فوستل دو کولانژ). به معنی رخشنده و اغلب نام آپولون میباشد. در لاتین این رب النوع را فوئبوس میخوانند و کلمه آپولون را بر آن نمی افزایند. (از فرهنگ اساطیر یونان و رم تألیف پیر گریمال ترجمه بهمنش ج 2 ص 732) تجسم ترس است. وی همراه آرس در میدان جنگ بود. فوبوس از فرشته های ذکور میباشد. وی پسرآرس و برادر دیمس بود و داستان خاصی به او منسوب نیست. (از فرهنگ اساطیر یونان و رم تألیف پیر گریمال ترجمه بهمنش ج 2 ص 731)
از ایران شناسان آلمانی است. (یادداشت مؤلف). وی فرهنگی فارسی به لاتینی تهیه کرده و در آن لغات دساتیری منقول از برهان را مشخص کرده است. (از فرهنگ ایران باستان پورداود ص 49). وی همچنین با مقایسۀ نسخه های مختلف شاهنامه نمونۀ نسبتاً صحیحی از آن را با ترجمه لاتینی منتشر کرده و زمینۀ کار محقق دیگری بنام لانداور را فراهم کرده است. (از کتاب فردوسی طوسی ص 98)
از ایران شناسان آلمانی است. (یادداشت مؤلف). وی فرهنگی فارسی به لاتینی تهیه کرده و در آن لغات دساتیری منقول از برهان را مشخص کرده است. (از فرهنگ ایران باستان پورداود ص 49). وی همچنین با مقایسۀ نسخه های مختلف شاهنامه نمونۀ نسبتاً صحیحی از آن را با ترجمه لاتینی منتشر کرده و زمینۀ کار محقق دیگری بنام لانداور را فراهم کرده است. (از کتاب فردوسی طوسی ص 98)
گیاهی است از تیره پولمونیاسه جزو ردۀ دولپه ای های پیوسته گلبرگ که دارای برگهای کامل و متقابل است. جام گل پنج قسمتی و تخمدانش سه خانه ای است و در هر خانه یک تخم وجود دارد. گل آذینش خوشه ای است. این گیاه جزو گلهای زینتی در باغچه ها کشت میشود. (فرهنگ فارسی معین)
گیاهی است از تیره پولمونیاسه جزو ردۀ دولپه ای های پیوسته گلبرگ که دارای برگهای کامل و متقابل است. جام گل پنج قسمتی و تخمدانش سه خانه ای است و در هر خانه یک تخم وجود دارد. گل آذینش خوشه ای است. این گیاه جزو گلهای زینتی در باغچه ها کشت میشود. (فرهنگ فارسی معین)
آنکه پدرش مولی و مادرش عربیه باشد، یا مادر و پدرش عربی و هر دو جده اش داه، یا مادرش عربیه نه پدرش، یا هر دو مولی باشند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مرد زفت ناکس هیچکاره. (منتهی الارب). بخیل پست. (اقرب الموارد)
آنکه پدرش مولی و مادرش عربیه باشد، یا مادر و پدرش عربی و هر دو جده اش داه، یا مادرش عربیه نه پدرش، یا هر دو مولی باشند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مرد زفت ناکس هیچکاره. (منتهی الارب). بخیل پست. (اقرب الموارد)
خورجینی که سابق در سفر همراه می برده اند، (فرهنگ فارسی معین) : از آن وجه میوه ها در سولوق ریختم، (جهانگشای جوینی)، چون باردو رسید میوه ها را از سولوق بیرون آورده است، (جهانگشای جوینی)
خورجینی که سابق در سفر همراه می برده اند، (فرهنگ فارسی معین) : از آن وجه میوه ها در سولوق ریختم، (جهانگشای جوینی)، چون باردو رسید میوه ها را از سولوق بیرون آورده است، (جهانگشای جوینی)
دهی است از دهستان سکمن آباد بخش حومه شهرستان خوی، واقع در 44000 گزی شمال باختری خوی و 5000 گزی شمال باختری راه ارابه رو آجای دره، هوای آن سردسیر است و سالم و 70 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، صنایع دستی آنان جاجیم بافی است و راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان سکمن آباد بخش حومه شهرستان خوی، واقع در 44000 گزی شمال باختری خوی و 5000 گزی شمال باختری راه ارابه رو آجای دره، هوای آن سردسیر است و سالم و 70 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، صنایع دستی آنان جاجیم بافی است و راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 12هزارگزی جنوب نیشابور با 119 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 12هزارگزی جنوب نیشابور با 119 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
ریاضیدان یونانی (آسیای صغیر) در قرن چهارم قبل از میلاد صاحب دوائر معروف: الکره المتحرکه و کتاب الطلوع و الغروب که هر دو به عربی ترجمه و کتاب اول بدست یعقوب بن اسحاق الکندی اصلاح شد. این هر دو کتاب اکنون نیز در دست است. (از تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تألیف صفا ص 104). و رجوع به حاشیۀ التفهیم ص 31 و 32 و ص 349 و 350 تاریخ علوم عقلی شود، برای فرزند خود دایه گرفتن. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) ، مهربان گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، مهربان گردانیدن شتر ماده و زن را بر بچۀ دیگری و مهربان شدن او. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). هم لازم و هم متعدی است. (از اقرب الموارد). و رجوع به اظآر شود
ریاضیدان یونانی (آسیای صغیر) در قرن چهارم قبل از میلاد صاحب دوائر معروف: الکره المتحرکه و کتاب الطلوع و الغروب که هر دو به عربی ترجمه و کتاب اول بدست یعقوب بن اسحاق الکندی اصلاح شد. این هر دو کتاب اکنون نیز در دست است. (از تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تألیف صفا ص 104). و رجوع به حاشیۀ التفهیم ص 31 و 32 و ص 349 و 350 تاریخ علوم عقلی شود، برای فرزند خود دایه گرفتن. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) ، مهربان گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، مهربان گردانیدن شتر ماده و زن را بر بچۀ دیگری و مهربان شدن او. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). هم لازم و هم متعدی است. (از اقرب الموارد). و رجوع به اِظآر شود
نام پادشاه روم است، و بعضی گویند جدمادری اسکندر بوده. و اصل این لغت فیلق اوس است به معنی امیر لشکر، چه فیلق به زبان رومی لشکر و اوس امیررا گویند. و او را فیلاقوس هم گویند. (از برهان). فیلیپ. با قاف غلط است و صحیح با دو فاء (فیلفوس) است که معرب فیلیپوس باشد. (یادداشت مؤلف) : فرستادشان شاه پیش عروس بر آواز اسکندر فیلقوس. فردوسی. به روم اندرون شاه بد فیلقوس یکی بود با رای او شاه روس. فردوسی. ز عمّوریه فیلقوس و سران برفتند و گردان جنگاوران. فردوسی. رجوع به فیلیپ شود
نام پادشاه روم است، و بعضی گویند جدمادری اسکندر بوده. و اصل این لغت فیلق اوس است به معنی امیر لشکر، چه فیلق به زبان رومی لشکر و اوس امیررا گویند. و او را فیلاقوس هم گویند. (از برهان). فیلیپ. با قاف غلط است و صحیح با دو فاء (فیلفوس) است که معرب فیلیپوس باشد. (یادداشت مؤلف) : فرستادشان شاه پیش عروس بر آواز اسکندر فیلقوس. فردوسی. به روم اندرون شاه بد فیلقوس یکی بود با رای او شاه روس. فردوسی. ز عمّوریه فیلقوس و سران برفتند و گُردان جنگاوران. فردوسی. رجوع به فیلیپ شود
سفید (اسب) : (چنین گویند که از چار پایان هیچ صورت نیکوتر از اسب نیست چه وی شاه همه چهار پایان چرنده است... و گویند آن فریشته که گردون آفتاب کشد بصورت اسبیست الوس نام) (نوروزنامه 2- 51)
سفید (اسب) : (چنین گویند که از چار پایان هیچ صورت نیکوتر از اسب نیست چه وی شاه همه چهار پایان چرنده است... و گویند آن فریشته که گردون آفتاب کشد بصورت اسبیست الوس نام) (نوروزنامه 2- 51)
لاتینی فرازه (فراز فروز شعله فلوکس در لاتینی همین آرش را دارد) از گیاهان گیاهی است از تیره پولمونیاسه جزو رده دولپه ییها پیوسته گلبرگ که دارای برگهای کامل و متقابل است. جام گل پنج قسمتی و تخمدانش سه خانه یی است در هر خانه یک تخم وجود دارد گل آذینش خوشه یی است. این گیاه جزو گلهای زینتی در باغچه ها کشت می شود
لاتینی فرازه (فراز فروز شعله فلوکس در لاتینی همین آرش را دارد) از گیاهان گیاهی است از تیره پولمونیاسه جزو رده دولپه ییها پیوسته گلبرگ که دارای برگهای کامل و متقابل است. جام گل پنج قسمتی و تخمدانش سه خانه یی است در هر خانه یک تخم وجود دارد گل آذینش خوشه یی است. این گیاه جزو گلهای زینتی در باغچه ها کشت می شود
گیاهی است از تیره پولمونیاسه جزو رده دولپه ای های پیوسته گلبرگ که دارای برگ های کامل و متقابل است. جام گل پنج قسمتی و تخمدانش سه خانه ای است و در هر خانه یک تخم وجود دارد. گل آذینش خوشه ای است. این گیاه جزو گل های زینتی در باغچه ه
گیاهی است از تیره پولمونیاسه جزو رده دولپه ای های پیوسته گلبرگ که دارای برگ های کامل و متقابل است. جام گل پنج قسمتی و تخمدانش سه خانه ای است و در هر خانه یک تخم وجود دارد. گل آذینش خوشه ای است. این گیاه جزو گل های زینتی در باغچه ه