جدول جو
جدول جو

معنی فولن - جستجوی لغت در جدول جو

فولن
به یونانی برگ نبات است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فول
تصویر فول
خطا به انگلیسی
فرهنگ فارسی عمید
(لُ)
افولن. رب النوع روشنی و صنایع یونانیان و رومیان را
لغت نامه دهخدا
معرب از آرامی فل و فلی، باقلا، فول سودانی، پستۀ زمینی، فول صوته، لوبیای چینی، (فرهنگ فارسی معین)، نخود یا دانۀ دیگر مر اهل شام را، یا خاص است به خشک، (منتهی الارب)، واحد آن فوله است، (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(لُنْ)
مأخوذاز نام فیزیکدان فرانسوی به نام شارل دوکولن (1736- 1806 میلادی) و آن واحد مقدار برقی است که در یک ثانیه از جریانی که معادل یک آمپر است بگذرد. (از لاروس). آزمایشهای دقیق نشان می دهد که هر کولن الکتریسته 1/118 میلی گرم نقره از محلول نمک نقره آزاد می کند. بنابراین یک کولن مقدار الکتریسته ای است که 1/118 میلی گرم نقره را در کاتد یک ولتامتر نیترات نقره بنشاند. و رجوع به مدخل بعد شود
لغت نامه دهخدا
(لُنْ)
شارل دو. فیزیکدان فرانسوی (1736-1806 میلادی) و مصنف ’کارهای الکتریستۀ ساکن’ و مغناطیس و همچنین کاشف ’ترازوی جفت نیرویی’ و ’قانون جذر معکوس’ است. (از لاروس). و رجوع به مدخل قبل شود
لغت نامه دهخدا
(فُ)
شیح جبلی است، و برگ نبات را نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(فُ)
جمع واژۀ فلان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(فِ نِ لُ)
فرانسوا د سالینیاک د لا موت (1651- 1715 میلادی). از شعرای فرانسوی. مانند لافونتن افسانه هایی پرداخته و کتابی نیز بنام سرگذشت تلماک دارد که در آن از طرز حکومت فرانسه در دورۀ لویی چهاردهم انتقاد کرده است. (از یادداشتهای مؤلف)
لغت نامه دهخدا
به سریانی ساذج است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
نام حکیمی بوده یونانی. (برهان). او راست کتاب الکناش در طب، و آن را حنین نقل کرده است در هفت مقاله. و کتابی دیگر دارد در بیماریه-ای زنان. (از ابن الندیم). پولس. رجوع به پولس ش-ود
لغت نامه دهخدا
(فَ لَ)
آوند از برگ خرما. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، نوعی از خنور خرما، پوشش هر چیزی و غلاف آن، یا جامه دان یا پوششی که جامه دان را بدان پوشند. (منتهی الارب). روپوشی که بدان لباس را پوشانند، و گویند لباس نازک. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
به یونانی حنظل است، (فهرست مخزن الادویه)، هنداونۀ ابوجهل، حنظل، رجوع به این کلمات شود
لغت نامه دهخدا
طین ارمنی، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
یکی از باقلی و نخود. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به فول شود
لغت نامه دهخدا
برگ نبات، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به فولن شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
شهر کوچک فومن مرکز شهرستان فومنات در 27 هزارگزی جنوب باختری رشت واقع و شامل شش قریۀ به هم پیوسته است به نامهای بازار، شهربیجار، جهودبیجار، شویل کنار، نقارچیان، خندق بیجار. جمعیت شهر در حدود هشت هزار تن است و دارای 300 باب دکان است. آب آشامیدنی شهر از چاه و روشنایی آن بوسیلۀ برق تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(فُ / فَ لُ)
یکی از اوزان عروض است. ازاحیف فعولن شش است: قبض، قصر، حذف، ثلم، ثرم و بتر. (فرهنگ فارسی معین از المعجم فی معاییر اشعار العجم چ مدرس رضوی چ 1 ص 43). یکی از کلماتی است که به کمک آنها وزن شعر در بحر متقارب سنجیده میشود، مثلاً هر بیت از اشعار شاهنامۀ فردوسی یا بوستان سعدی یا اسکندرنامۀ نظامی را با هشت بار فعولن مطابقه می کنند که در هر مصراع چهارمین آنها محذوف است، یعنی بصورت ’فعو’ (فعل) درمی آید:
به نام خداوند جان و خرد
(فعولن فعولن فعولن فعل)
اما بیت زیر از ناصرخسرو که در بحر متقارب تام است و زحاف ندارد هر مصراعش درست برابر با چهار مرتبه فعولن است:
نکوهش مکن چرخ نیلوفری را
(فعولن فعولن فعولن فعولن).
رجوع به المعجم فی معاییر اشعار العجم شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
به فریاد برداشتن آواز را وقت مصیبت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
شهر و بندری است در کشور فرانسه که بر کنار دریای مدیترانه واقع است. و 141100 تن سکنه دارد. این شهر یکی از بنادر نظامی و بازرگانی است و از شهرهای صنعتی به شمار می آید و در آنجا کار خانه کشتی سازی و دیگر صنایع سنگین تأسیس شده است. در سال 1793 میلادی سلطنت طلبان این بندر را تسلیم انگلیس ها کردند ولی ناپلئون بناپارت آن را از دست آنان آزاد کرد. در جنگ دوم جهانی بر اثر بمباران های شدید آلمانها به این بندر خسارت فراوانی وارد گردید و در نوامبر سال 1942 میلادی نیروی دریائی فرانسه مقیم این بندر برای اینکه در تصرف آلمانها درنیایند کشتی های خود را غرق کردند. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(اَ لُ)
آفولن. آفولون. افولون. آپولون. آپلن. ابلن. خدای زاجران و عیافان در میتولوژی یونانی. (یادداشت مؤلف). خدای روشنایی، هنرها و پیشگویی در یونان باستان. وی پسر زئو و لتو و برادر توأمان آرتمیس بود. مولد او در جزیره دلوس است. وی معبدی در دلفس داشت و بنام فبوس مشهور است
لغت نامه دهخدا
بنطافیلن. (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فول
تصویر فول
در اصطلاح فوتبال خطا کردن پر و لبالب که در اصل کلمه انگلیسی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پولن
تصویر پولن
فرانسوی گرده
فرهنگ لغت هوشیار