- فولادین
منسوب به فولاد، ساخته از فولاد، پولادی، فولادی، (فرهنگ فارسی معین)
معنی فولادین - جستجوی لغت در جدول جو
- فولادین
منسوب به فولاد ساخته از فولاد فولادی پولادین
- فولادین
منسوب به فولاد، ساخته شده از فولاد، پولادین، فولادی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه تن سخت و اندام قوی دارد، برای مثال همه خیل کابل شدند انجمن / بر آن کشته پیلان پولادتن (اسدی - ۲۳۱)
بسفانج، (فهرست مخزن الادویه)
دهی است از بخش سرپل شهرستان قصرشیرین که دارای 200 تن سکنه است، آب آن از سراب مارآب و محصول عمده اش غله، لبنیات، توتون، صیفی و ذغال است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از بخش پاوۀ شهرستان سنندج که دارای 100 تن سکنه است، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از بخش میناب شهرستان بندرعباس، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از بخش پاوۀ شهرستان سنندج که دارای 100 تن سکنه است، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از بخش میناب شهرستان بندرعباس، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
منسوب به فولاد، ساخته از فولاد، فولادین، پولادی، (فرهنگ فارسی معین)
برنگ پولاد، فولادی، پولادی:
چون سنجق شاهیش بجنبد
پولادین صخره را بسنبد،
نظامی
چون سنجق شاهیش بجنبد
پولادین صخره را بسنبد،
نظامی
منسوب به پولادین ساخته از پولاد فولادی فولادین: (مجرمانرا تن پولادی فرسوده شدی گر تو اندر خور هر جرم دهی باد افراء) (فرخی)، برنگ پولاد فولادی. منسوب به پولاد، فولادی
فولادی، فولاد
