جدول جو
جدول جو

معنی فورمی - جستجوی لغت در جدول جو

فورمی
ابهل است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فورموی
تصویر فورموی
ویژگی کسی که موی های بور دارد
فرهنگ فارسی عمید
بیماری ای که به واسطۀ اختلال عمل کلیه ها و زیاد شدن مقدار اورۀ خون تولید می گردد و عوارض آن تهوع، سردرد، بی اشتهایی، خواب آلودگی، کدورت دید، تشنج و اغما است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فوری
تصویر فوری
ویژگی کاری که باید به سرعت انجام شود، به سرعت، بی درنگ
فرهنگ فارسی عمید
یکی از اعیاد یهود که محض یادگاری خلاصی یهود بتوسط مردی خای و استر از هلاکت مراعات میشود، (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
بورموی، آنکه مویش کمرنگ و بور بوده: صبحه، فورموی شدن، اصبح، مرد فورموی، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
منسوب به فورک که نام جد خاندانی است. (سمعانی) ، شاید هم منسوب به ده فورک باشد
لغت نامه دهخدا
منسوب به فورش که نسبت اجدادی است. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش قشم شهرستان بندرعباس واقع در 134 هزارگزی باختر قشم، سر راه مالرو قشم به باسعیدو، جلگه و گرمسیر و مالاریایی و سکنۀ آن 199 تن است، آب آن از چاه است، محصول آن غلات و شغل اهالی صید ماهی و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خورمی
تصویر خورمی
شادی شادمانی شعف سرور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوری
تصویر فوری
آنچه که اجرای آن بسرعت انجام گیرد، تلگرام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوری
تصویر فوری
((فُ))
کاری که باید به سرعت انجام شود، به سرعت، بی درنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فوری
تصویر فوری
وافوری، تریاکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فوری
تصویر فوری
بی درنگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرمی
تصویر فرمی
Curly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فوری
تصویر فوری
Immediate, Pressing, Urgent, Urgently
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فرمی
تصویر فرمی
bouclé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فوری
تصویر فوری
immédiat, urgent, urgemment
دیکشنری فارسی به فرانسوی
انبوه درختان جنگلی
فرهنگ گویش مازندرانی
از مراتع نشتای عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از فرمی
تصویر فرمی
riccio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فوری
تصویر فوری
immediato, urgente, con urgenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فرمی
تصویر فرمی
rizado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فوری
تصویر فوری
inmediato, urgente, urgentemente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فرمی
تصویر فرمی
кучерявий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فرمی
تصویر فرمی
kręcony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فوری
تصویر فوری
негайний , терміновий , терміновий , терміново
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فوری
تصویر فوری
natychmiastowy, pilny, pilnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فرمی
تصویر فرمی
lockig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فوری
تصویر فوری
unmittelbar, dringend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فرمی
تصویر فرمی
кудрявый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فوری
تصویر فوری
немедленный , срочный , срочно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فرمی
تصویر فرمی
encaracolado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فوری
تصویر فوری
imediato, urgente, urgentemente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فوری
تصویر فوری
onmiddellijk, dringend
دیکشنری فارسی به هلندی